دست نوشته های یک نفر ...

هرکجا هستم باشم ، آسمان مال من است ، پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ، زمین مال من است .

دست نوشته های یک نفر ...

هرکجا هستم باشم ، آسمان مال من است ، پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ، زمین مال من است .

شنبه بیست و چهارم آذر سال هزار و چهارصد و سه

*رفیقِ جونم*

با اینکه تو سخت‌ترین شرایطه که بهترینا مشخص میشن

ولی با تو که باشمو با من بمونی

بهیچ خرسندم.


*هفتهٔ جدید*

پر از

صبح

ظهر

عصر

و

شبائیه که جاه طلبانه تر از قبل مشغولِ بهتر شدنِ خودمونیم.

اینکه میگن

*از هرچی بدم میاد ، سرم میاد*

یعنی؛

از هر کدوم از گرفتاربایی که میترسیدم دچارش بشم ، اسیرش شدم.

گاهی مسببِ گرفتاریا ، خودمونیم

روی هر موضوعی که تمرکز کنیم ،انرژی شم دریافت می کنیم.

اگه به داشتنِ نعمتا تاکید کنیم ، باعثِ زیاد شدنشون میشیم

و

اگه به نداشتنِ نعمتا تاکید کنیم ، باعثِ زیاد شدنِ نداشته ها میشیم. 

و

ثابت شده که هر فکری در اثرِ تکرار و تلقینه که

به باور تبدیل میشه.


*مضاف اینکه*

دنیا بجایی رسیده که آدم باهوشا از حرف زدن منع میشن

که یه موقع باعثِ رنجشِ خاطرِ احمقا نشن.


*ضمنأ*

○ اسیر خاطراتمون نمی شیم

○ اینجا بهشت نیست ، دنیاس

○ ما شکوهی موندگار از عمرمونیم

○ داشتنِ شخصیت ، آدمو جذابتر میکنه


*جان کلام*

یاد بگیریم 

که ببتونیم با شیطونم تو جهنم ، مذاکره کنیم.


باقی ، باید بقامون باشه.

من ، محمودرضا محمدنژاد


صفحه اینستاکرام ؛ 

https://www.instagram.com/sept1967/?utm_medium=copy_link


شنبه هفدهم آذر سال هزار و چهارصد و سه

رفیقِ جونم

پاد شکنندهٔ عزیز

اگه همیشه با قربونی کردنِ خودمون واسه دیگران شروع کنیم

همه چی با نفرت از همونا تموم میشه

آدما باید محصول تجمیعِ

آمادگی + ظرفیت + درک متقابل

باشن دیگه.


هفتهٔ جدید

سرشار از 

دستِ خداوند

لبخند ، خنده و قهقهه های سرمست

و

اجابتِ تمامِ خواسته های بصلامون.

جامی گفته که؛

از دل برود هرآنچه از دیده برفت

یعنی هرچیزی که از چشممون دور شه

از دلمونم میره بیرون

تلخ ولی واقعیته

این نبودنه میتونه از؛

قهر

غرور

مهاجرت

ترک کردن

تغییر وضعیت و ... باشه

آدمیم دیگه ، سرشار از فضائل و رذایل.

آدمام دو‌ گروهن

یا نعمتن

یا عبرت


مضاف اینکه

یه دروغِ کوچیک ، برای دفاع از خودش

هزارتا دروغِ دیگه میاره

نمیشه با حقیقت از دروغ دفاع کرد

پس

باعثِ دروغ گفتنو ، دروغ شنیدن از مخاطبمون نمیشیم


ضمنأ

○ منو تو به همدیگه وصلیم

○ هیچکسم شکست ناپذیر نیست

○ برای هیچیم ، جواب مطلقی وجود نداره


جان کلام

شریعت اونه که خدارو بپرستیم

طریقت اونه که خدارو بطلبیم

و

حقیقت اونه که حضورِشو همه جا ببینیم


باقیم میتونه بقامون باشه.

من ، محمودرضا محمدنژاد


صفحه اینستاگرام ؛

https://www.instagram.com/sept1967/?utm_medium=copy_link


شنبه  ۱۷/آذر/۱۴۰۳

بازگشت بعد از چند سال ...

سلام خدمت همه همراهان بزرگوار : بعد از چند سالی دوباره برگشتم و می خواهم مطالبی بنویسم شاید انرژی بخش ( انگیزشی ) و شاید هم خاطراتی از دوره سی سال خدمتم البته بصورت هفتگی و هر شنبه ( عادت ما ایرانی ها ست که از شنبه شروع کنیم ) و اگر بامید خدا استقبال از خاطرات خدمتم  زیاد بود بصورت کتاب منتشر کنم . یا علی مدد ارادتمند

5 عهد در سال 1395 ...

دکتر محمود سریع القلم استاد علوم سیاسی و نویسنده و نظریه پرداز توسعه در یک یادداشت کوتاه با خود عهد کرده است طی سال 1395 خورشیدی 5 کار مشخص را با دقت انجام دهد.

  شاید در نگاه اول نقل یک یادداشت خصوصی در تارنمایی عمومی شگفت آور در نظر آید اما اولا این یادداشت خصوصی نیست چون در وب سایت شخصی ایشان انتشار یافته و با بازنشر آن در «عصر ایران» موافقت کرده است.
 
  ثالثا می تواند الگویی برای هر یک از ما باشد. پس در نخستین روز سال  جدید (1395) مانند دکتر سریع القلم با خود عهد ببندیم چند کار مشخص و قابل اجرا را انجام دهیم تا از زندگی بیشتر لذت ببریم و مدنی تر زندگی کنیم:
                                      
  
  «با خود عهد می‌کنم که طی سال ۱۳۹۵، پنج مورد زیر را با دقت انجام دهم:

۱ -  بیشتر سوال کنم تا قبول کنم.

۲ - ده درصد مصرف آب، برق، بنزین و گاز را کم کنم.

۳-  کتاب "شعاع شمس" دکتر غلامحسین دینانی را دوبار بخوانم.

4 - نیم روز در هفته برای شناخت و مبارزه با خودخواهی­‌های خود، وقت بگذارم.

۵- با دو نفر بهتر از خودم، بسیار معاشرت کنم.»

تاریخچه شب یلدا و آداب شب یلدا را بدانیم ...

شرق شناسان و مورخان متفق القولند که ایرانیان نزدیک به ? هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز و آذر ماه را که درازترین و تاریک ترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می مانند، در کنار یکدیگر خود را سرگرم می کنند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیه آنان را تضعیف نکند و با به روشنی گراییدن آسمان (حصول اطمینان از بازگشت خورشید در پی یک شب طولانی و سیاه که تولد تازه آن عنوان شده است) به رختخواب روند و لختی بیاسایند...

تاریخچه شب یلدا وآداب شب یلدا,تاریخچه شب یلدا,تاریخچه شب یلدا چیست؟,آیین ها و جشنها و مراسم ایران و جهان

تاریخچه شب یلدا وآداب شب یلدا,تاریخچه شب یلدا,تاریخچه شب یلدا چیست؟,تاریخچه شب یلدا برای کودکان,تاریخچه شب یلدا در ایران باستان,تاریخچه شب یلدا به زبان انگلیسی,تاریخچه شب یلدا,تاریخچه شب یلدا به انگلیسی,تاریخچه شب یلدا در افغانستان,تاریخچه شب یلدا,تاریخچه هندوانه شب یلدا,آداب شب یلدا,آداب شب یلدا در اردبیل,آداب شب یلدا برای عروس,آداب شب یلدا,آداب مراسم شب یلدا,آداب و سنن شب یلدا,اداب رسوم ایرانیان در شب یلدا,اداب و مراسم شب یلدا,اداب رسوم شب یلدا در ایران,آیین ها و جشنها و مراسم ایران و جهان

مراسم شب یلدا (شب چله) از طریق ایران به قلمرو رومیان راه یافت و جشن «ساتورن» خوانده می شد. جشن ساتورن پس از مسیحی شدن رومی ها هم اعتبار خود را از دست نداد و ادامه یافت که در همان نخستین سده آزاد شدن پیروی از مسیحیت در میان رومیان، با تصویب رئیس وقت کلیسا، کریسمس (مراسم میلاد مسیح) را ?? دسامبر قرار دادند که چهار روز و در سال های کبیسه سه روز بیشتر از یلدا (شب ?? دسامبر) فاصله ندارد و مفهوم هر دو واژه هم یکی است. از آن پس این دو میلاد تقریباً باهم برگزار می شده اند.

آراستن سرو و کاج در کریسمس هم از ایران باستان اقتباس شده است، زیرا ایرانیان به این دو درخت مخصوصاً سرو به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریکی و سرما می نگریستند و در خور روز؛ در برابر سرو می ایستادند و عهد می کردند که تا سال بعد یک نهال سرو دیگر کشت کنند.

پیشتر، ایرانیان (مردم سراسر ایران زمین) روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خور روز و دی گان؛ می خواندند و به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود. در این روز عمدتاً به این لحاظ از کار دست می کشیدند که نمی خواستند احیاناً مرتکب بدی کردن شوند که میترائیسم ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می شمرد. هرمان هیرت، زبان شناس بزرگ آلمان که گرامر تطبیقی زبان های آریایی را نوشته است که پارسی از جمله این زبان ها است نظر داده که دی- به معنای روز- به این دلیل بر این ماه ایرانی گذارده شده که ماه تولد دوباره خورشید است. باید دانست که انگلیسی یک زبان گرمانیک (خانواده زبانهای آلمانی) و از خانواده بزرگ تر زبان های آریایی (آرین) است. هرمان هیرت در آستانه دی گان به دنیا آمده بود و به زادروز خود که مصادف با تولد دوباره خورشید بود، مباهات بسیار می کرد.

فردوسی به استناد منابع خود، یلدا و خور روز، را به هوشنگ از شاهان پیشدادی ایران (کیانیان که از سیستان پارس برخاسته بودند) نسبت داده و در این زمینه از جمله گفته است:

که ما را ز دین بهی ننگ نیست

به گیتی، به از دین هوشنگ نیست

همه راه داد است و آیین مهر

نظر کردن اندر شمار سپهر

آداب شب یلدا در طول زمان تغییر نکرده و ایرانیان در این شب، باقیمانده میوه هایی را که انبار کرده اند و خشکبار و تنقلات می خورند و دور هم گرد هیزم افروخته و بخاری روشن می نشینند تا سپیده دم بشارت شکست تاریکی و ظلمت و آمدن روشنایی و گرمی (در ایران باستان، از میان نرفتن و زنده بودن خورشید که بدون آن حیات نخواهد بود) را بدهد، زیرا که به زعم آنان در این شب، تاریکی و سیاهی در اوج خود است.

واژه یلدا، از دوران ساسانیان که متمایل به به کارگیری خط (الفبای از راست به چپ) سریانی شده بودند به کار رفته است. یلدا- همان میلاد به معنای زایش- زاد روز یا تولد است که از آن زبان سامی وارد پارسی شده است. باید دانست که هنوز در بسیاری از نقاط ایران مخصوصاً در جنوب و جنوب خاوری برای نامیدن بلندترین شب سال، به جای شب یلدا از واژه مرکب شب چله (?? روز مانده به جشن سده، شب سیاه و سرد) استفاده می شود?
خور روز (دی گان)- یکم دی ماه- در ایران باستان در عین حال روز برابری انسان ها بود. در این روز همگان از جمله شاه لباس ساده می پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و کارها داوطلبانه انجام می گرفت، نه تحت امر. در این روز جنگ کردن و خونریزی، حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود. این موضوع را نیروهای متخاصم ایرانیان می دانستند و در جبهه ها رعایت می کردند و خونریزی موقتاً قطع می شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ، به صلح طولانی و صفا انجامیده بود.

آیین ها و جشنها و مراسم ایران و جهان - ویستا
ویرایش وتلخیص:آکاایران

سی ویژگی یک انسان با شخصیت

"سی ویژگی یک انسان با شخصیت" آخرین نوشتار دکتر محمود سریع‌القلم است که در ادامه سلسله مطالب ویژگی های سی گانه نوشته و برای انتشار در اختیار عصر ایران قرار داده است:
 
1.  کسی نگران رفتار و گفتار او نیست. در ادب و امانت داری قابل پیش بینی است؛

2.  اتومبیل خود را برای عابری که از خطوط عابر پیاده عبور می کند، کاملاً متوقف می کند؛

3.  چون وفای به عهد برای او جدی است، بعضاً شبها برای تحقق عهد، فکر کرده و خوابش نمی برد؛

4.  روزانه 5 دقیقه برای خشکاندن حسادت در وجود خود، برنامه ریزی کرده است؛

5.  بسیار بسیار بسیار بسیار انصاف دارد؛

6.  آنقدر برای خود احترام قایل است که به کسی خیانت نمی کند؛

7.  روزانه 10 دقیقه برای شناخت خود، برنامه ریزی کرده است؛

8.  اگر حتی 5 دقیقه به جلسه ای دیر برسد، با پیامک به میزبان اطلاع می دهد؛

9.  اطرافیان او از اینکه نقدی را مطرح کنند احساس آرامش و امنیت می کنند؛

10. برای نگاه کردن به شبنم روی گلبرگ یک گل، وقت می گذارد؛

11. دارای ثبات فکری است و به تناسب شرایط و مخاطب، افکار و مواضع خود را تغییر نمی دهد؛

12. انسانها را به خوب و بد تقسیم نمی کند بلکه ضعف ها و توانایی‌های آنها را در کنار هم می بیند؛

13. مخالفان فکری او، اخلاق او را تحسین می کنند؛

14.  بیشتر با رفتار خود دیگران را تحت تأثیر قرار می دهد تا گفتار؛

15.  ظرفیت و شجاعت گفتن این جمله را دارد: (1) افکار فلانی با من بسیار متفاوت است ولی ذاتاً فرد مؤدبی است؛

16. ظرفیت و شجاعت گفتن این جمله را دارد: (2) افکار فلانی با من بسیار متفاوت است ولی تابحال ندیده‌ام که بدگویی و تخریب کند؛

17. ظرفیت و شجاعت گفتن این جمله را دارد: (3) افکار فلانی با من بسیار متفاوت است ولی ندیده‌ام که برای کسب موقعیت بهتر شغلی و مالی، چاپلوسی کسی را بکند؛

18.  بسیار اعتماد به نفس دارد (1): چون دقیق و حقوقی صحبت می کند؛

19. بسیار اعتماد به نفس دارد (2): چون نیازی به متهم کردن کسی ندارد؛

20.  بسیار اعتماد به نفس دارد (3): چون یک شغل بیشتر ندارد؛

21.  بسیار اعتماد به نفس دارد (4): چون با درون خود زندگی می کند تا با قضاوت دیگران؛

22.  بسیار اعتماد به نفس دارد (5): چون طولانی در منصبی نمی ماند؛

23. بسیار اعتماد به نفس دارد (6): نیازی به تزویر ندارد چون حدّ خود برای یک زندگی با تدبیر را می داند؛

24. بسیار اعتماد به نفس دارد (7): چون افکار و مواضع او ارتباطی به منابع مالی او ندارند؛

25.  بسیار اعتماد به نفس دارد (8): چون نیازهای مالی او مرتبط به حوزۀ سیاست نیست؛

26.  بسیار اعتماد به نفس دارد (9): نیازی به حذف دیگران ندارد چون دایرۀ بازی و زندگی او بسیار وسیع است؛

27.  بسیار اعتماد به نفس دارد (10): انحصاری رفتار نمی کند چون کرۀ زمین را فقط یک نقطه در خلقت می داند؛

28.  دروغ نمی گوید چون با راستگویی به همۀ منافع معقول خود دست یافته است؛

29.  مسئله یکِ زندگی او، کار کردن و زحمت کشیدن است؛

30.  بی نیازی در ذات و هویت اوست.

سکانس بیادماندنی از فیلم هامون - مهرجوئی

سکانسی از فیلم «هامون» گفتگوی مهشید با حمید را بعد از ریخته شدن خرید های مریم خانم بر روی پله داریم؛
مهشید: «ما دیگه نمی تونیم با هم زندگی کنیم. ازدواجمون دیگه نمی تونه ادامه پیدا کنه. گفتنش دردناکه اما من به تو هیچ وقت علاقه نداشتم، دیگه هم ندارم باید قعطش کنیم.»
حمید:«اما من به تو علاقه دارم.»
مهشید: «می دونم تو به خودت هم خیلی علاقه داری.»
حمید:«خوب این طبیعیه. یعنی تو خودتو دوست نداری؟»

مهشید:«نه. خود اینجوری مو دوست ندارم. با تو دارم می پوسم.»

حمید:«چرا پای منو وسط می کشی؟ تو داری یه بحران شدید روانی رو طی می کنی و طبیعیه که از هر کس و هر چیزی بدت بیاد.»
مهشید:«نه، نه، من دیگه این شر و ورای تو رو گوش نمی کنم. در باب وصل و یگانگی و استحال در دیگری و با معبود یکی شدن و از این جور مزخرفات. تو عملا نشون می دی یه آدم دیگه هستی. یه ذره به فکر من و بچت نیستی. کلتو کردی تو اون کتابای لعنتی می خوای همه خفه خون بگیرن. نمی تونم دیگه تحملت کنم.»

حمید:«یعنی تو واقعا می خوای من اونی باشم که تو می خوای؟ اگه من اونی باشم که تو می خوای دیگه من من نیست. یعنی من خودم نیست.»

مهشید:«من من من من اه..»

حمید:«خوب آره. یعنی تو واقعا خودتی؟ یعنی تو اصلا عوض نشدی؟»

مهشید:«نه. عوض نشدم، تو رو دیگه دوست ندارم.»

سی ویژگی یک ایرانی مطلوب ...

در ادامه سلسله مطالب "سی ویژگی" ، دکتر محمود سریع القلم، این بار "سی ویژگی یک ایرانی مطلوب" را برای عصر ایران به رشته تحریر در آورده است که حاوی نکات جالب و تأمل برانگیزی است.
 
1.    بسیار کم حرف می‌زند چون کار و فعالیت به او فرصت حرف زدن نمی‌دهد؛

2.    وقتی با مشکلی روبرو می‌شود، دیگران را سرزنش نمی‌کند؛

3.    به ندرت در رانندگی بوق می‌زند؛

4.    در پی قهرمان شدن نیست؛

5.    از ادب و تعارف برای پوشاندن ضعف‌های خود استفاده نمی‌کند؛

6.    مسئولیت کوتاهی‌ها و اشتباهات خود را با صراحت می‌پذیرد؛

7.    آنقدر قابل پیش‌بینی است که دیگران به او اعتماد می‌کنند؛

8.    آنقدر نیاز‌های خود را معقول کرده‌ که از دروغ گفتن بی‌نیاز شده است؛

9.    اگر در قراری یک دقیقه دیر کرد از میزبان عذرخواهی می‌کند؛

10.    تا می‌تواند در مورد دیگران قضاوت نمی‌کند و به کرات می‌گوید من نمی‌دانم؛

11.    در میان غیرایرانیان، همه جذب نظم، کرامت و دانش او می‌شوند؛

12.    از عملکرد خود ناراضی است و بسیار کم در مورد خودش صحبت می‌کند؛

13.    محال است آَشغالی به زمین یا بیرون پرت کند؛

14.    دفترچه‌ای دارد که در آن ضعف‌های خود را نوشته و برای اصلاح آن‌ها برنامه دارد؛

15.    با رقیب و مخالف خود مانند رفتار پیامبر برخورد می‌کند؛

16.    در گوشه‌ای از منزل او، پرچم ایران دیده می‌شود؛

17.    فعالیت در محیط بین‌المللی را فرصتی برای یادگیری و اثرگذاری می‌داند؛

18.    حسادت نمی‌کند چون به قواعد خلقت و اهتمام انسان‌ها معتقد است؛

19.    بدگویی کسی را نمی‌کند چون می‌داند در مورد ضعف‌های خود می‌تواند ده صفحه بنویسد؛

20.    در هفته با ده نفر تماس می‌گیرد و احوالپرسی می‌کند بدون اینکه با آن‌ها کاری داشته باشد؛

21.    جهان‌بینی خود را به تناسب مخاطب تغییر نمی‌دهد؛

22.    زندگی خود را با رنگ‌های شاد، گل، هنر، موسیقی تزئین کرده است؛

23.    از تأیید دیگران بی‌نیاز است؛

24.    در ماه حداقل یک کتاب را با دقت و نشانه‌گذاری تمام می‌کند؛

25.    هر وقت با او ملاقات می‌کنیم متوجه می‌شویم از دفعه قبل انسان بهتری شده‌است؛

26.    برای حفظ سلامتی خود، برنامه منظم دارد؛

27.    هر آجری در زندگی خود بر روی آجری دیگر گذاشته با زحمت بوده و نه با رانت؛

28.    به قدرت و سمت به عنوان فرصتی برای بهبود وضع زندگی خود نگاه نمی‌کند؛

29.    با ایرانیان دیگر بسیار همکاری کرده و از تعارض، درگیری و اختلاف با آن‌ها پرهیز می‌کند؛

30.    دایره معاشرتی او با افراد توانمند و غیر مطیع است.

زیارت عاشورا

اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ‏ (السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا خِیَرَهَ اللَّهِ وَ ابْنَ خِیَرَتِهِ) السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ‏ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ‏ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ السَّلاَمُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ عَلَیْکُمْ مِنِّی جَمِیعاً سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ
سلام بر تو اى ابا عبد اللّه،سلام بر تو اى فرزند رسول خدا،سلام بر تو اى فرزند امیر مؤمنان،و فرزند سرور جانشیان،سلام بر تو اى فرزند فاطمه سرور بانوان جهانیان،سلام بر تو اى خون خدا،و فرزند خون خدا و اى تنهاى مظلوم،سلام بر تو و جانهایى که به درگاهت فرود آمدند،از جانب من بر همگى شما سلام خدا براى همیشه،تا هستم و تا شب و روز باقى است،
لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّهُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصِیبَهُ بِکَ (بِکُمْ) عَلَیْنَا وَ عَلَى جَمِیعِ أَهْلِ الْإِسْلاَمِ‏ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصِیبَتُکَ فِی السَّمَاوَاتِ عَلَى جَمِیعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ‏ فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ‏ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقَامِکُمْ وَ أَزَالَتْکُمْ عَنْ مَرَاتِبِکُمُ الَّتِی رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فِیهَا وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً قَتَلَتْکُمْ
اى ابا عبد اللّه،هرآینه عزایت بزرگ و سنگین شد،و مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام بس بزرگ گشت،و سنگین و بزرگ شد مصیبتت در آسمانها بر همه اهل آسمان،خدا لعنت کند امّتى را که بناى ستم و بیداد را بر شما اهل بیت بنیان‏ نهادند،و خدا لعنت کند قومى را که شما را از مقامتان دور کرد،و از مرتبه‏هایتان برکنار نمود،مرتبه‏هایى که خدا شما را در آنها جاى داد و خدا لعنت کند امّتى را که شما را کشتند،
وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدِینَ لَهُمْ بِالتَّمْکِینِ مِنْ قِتَالِکُمْ بَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ (مِنْ) أَشْیَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ وَ أَوْلِیَائِهِمْ‏ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنِی أُمَیَّهَ قَاطِبَهً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجَانَهَ وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً (شَمِراً) ،
و خدا لعنت کند آنان را که امکان و توان جنگ با شما را براى ایشان تدارک دیدند من بیزارى میجویم به سوى خدا و به جانب شما از ایشان و از شیعیان و پیروان و دوستدارانشان،اى ابا عبد اللّه من در صلحم ما کسیکه با شما صلح کرد،و در جنگم با کسیکه با شما جنگید تا روز قیامت،و خدا لعنت کند خاندان زیاد و خاندان مردان را و خدا همه بنى امیه را لعنت کند،و لعنت کند پسر مرجانه و عمر بن سعد و شمر را،
وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً أَسْرَجَتْ وَ أَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتَالِکَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی‏ لَقَدْ عَظُمَ مُصَابِی بِکَ فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَکْرَمَ مَقَامَکَ وَ أَکْرَمَنِی (بِکَ) أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِکَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَکَ وَجِیهاً بِالْحُسَیْنِ علیه السلام فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى رَسُولِهِ وَ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ‏ وَ إِلَى فَاطِمَهَ وَ إِلَى الْحَسَنِ وَ إِلَیْکَ بِمُوَالاَتِکَ‏ وَ بِالْبَرَاءَهِ
و لعنت کند امّتى را که مرکبها را زین کردند و لگام زدند و جنگ با تو را دنبال کردند،پدر و مادرم به فدایت همانا مصیبت بر من سنگین شد،از خدا که مقامت را گرامى داشت،و مرا به وسیله تو کرامت بخشید،درخواست میکنم،که خون‏خواهى تو را همراه پیشواى یارى شده از اهل بیت محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)روزى من کند،خدایا به حق‏ حسین مرا نزد خود در دنیا و آخرت آبرومند قرار ده،اى ابا عبد اللّه من به خدا و رسولش و امیر مؤمنان،و فاطمه و حسن تقرّب میجویم،به دوستى تو و به بیزارى.
مِمَّنْ أَسَّسَ أَسَاسَ ذَلِکَ وَ بَنَى عَلَیْهِ بُنْیَانَهُ‏ وَ جَرَى فِی ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى أَشْیَاعِکُمْ بَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ‏ وَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ إِلَیْکُمْ بِمُوَالاَتِکُمْ وَ مُوَالاَهِ وَلِیِّکُمْ‏ وَ بِالْبَرَاءَهِ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ النَّاصِبِینَ لَکُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرَاءَهِ مِنْ أَشْیَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ‏ إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ
از کسیکه پایه‏گذارى کرد اساس این واقعه را،و بنا نهاد بر آن بنیانش را،و روان شد در ستم و بیدادش‏ بر شما،و شیعیان شما،از ایشان به سوى خدا و شما بیزارم و به خدا تقرّب میجویم،و پس از آن به شما نیز با دوستى نسبت به شما و دوستى نسبت به دوستان شما،و به بیزارى از دشمنانتان شما،و به بیزارى از دشمنانتان،و برپاکنندگان جنگ با شما،و به بیزاری از شیعیان و پیروان آنها،من در صلحم با کسیکه با شما صلح کرد،و در جنگم با کسیکه با شما جنگید،
وَ وَلِیٌّ لِمَنْ وَالاَکُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاکُمْ‏ فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَکْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِکُمْ وَ مَعْرِفَهِ أَوْلِیَائِکُمْ وَ رَزَقَنِی الْبَرَاءَهَ مِنْ أَعْدَائِکُمْ‏ أَنْ یَجْعَلَنِی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ وَ أَنْ یُثَبِّتَ لِی عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ وَ أَسْأَلُهُ أَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ‏ وَ أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِی (ثَارَکُمْ) مَعَ إِمَامٍ هُدًى (مَهْدِیٍّ) ظَاهِرٍ نَاطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْکُمْ‏ وَ أَسْأَلُ اللَّهَ بِحَقِّکُمْ
و دوستم با کسیکه‏ شما را دوست داشت،و دشمنم با کسیکه شما را دشمن داشت،پس درخواست میکنم از خدا که مرا به معرفت و دوستان شما گرامى داشت‏ و بیزارى از دشمنان شما را نصیب من کرد،اینکه مرا در دنیا و آخرت با شما قرار دهد،و جایگاهم را نزد شما استوار بدارد،و از او میخواهم که مرا برساند به مقام ستوده‏اى که براى شما نزد خداست‏ و روزى کند خون‏خواهیام را به همراه امام هدایت‏گر آشکار و گویاى به حق از خاندان شما،و از خدا درخواست میکنم به حق شما،
بِالشَّأْنِ الَّذِی لَکُمْ عِنْدَهُ أَنْ یُعْطِیَنِی بِمُصَابِی بِکُمْ أَفْضَلَ مَا یُعْطِی مُصَاباً بِمُصِیبَتِهِ‏ مُصِیبَهً مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِیَّتَهَا فِی الْإِسْلاَمِ وَ فِی جَمِیعِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ (الْأَرَضِینَ) اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مَقَامِی هَذَا مِمَّنْ تَنَالُهُ مِنْکَ صَلَوَاتٌ وَ رَحْمَهٌ وَ مَغْفِرَهٌ اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیَایَ مَحْیَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِی مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
و شأنى که براى شما نزد اوست،که عطا کند به من به خاطر مصیبت‏زدگیام به شما برترین چیزى را که عطا کند به مصیبت‏زده‏اى به خاطر مصیبتش،چه مصیبتى بزرگ است آن مصیبت،و چه عظیم است آن عزا در اسلام،و در همه آسمانها و زمین.خدایا در این‏جایگاه مرا از کسانى قرار ده،که از جانب تو به آنان درود و رحمت و آمرزش میرسد خدایا حیاتم را حیات ]آمیخته به عشق[محمّد و خاندان محمّد،و مرگم را مرگ]در حال شیفتگى به[محمّد و خاندان محمّد قرار دهد.
اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ (فِیهِ) بَنُو أُمَیَّهَ وَ ابْنُ آکِلَهِ الْأَکْبَادِ اللَّعِینُ ابْنُ اللَّعِینِ عَلَى (لِسَانِکَ) وَ لِسَانِ نَبِیِّکَ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) فِی کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فِیهِ نَبِیُّکَ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) اللَّهُمَّ الْعَنْ أَبَا سُفْیَانَ وَ مُعَاوِیَهَ وَ یَزِیدَ بْنَ مُعَاوِیَهَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَهُ أَبَدَ الْآبِدِینَ‏ وَ هَذَا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیَادٍ وَ آلُ مَرْوَانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ (عَلَیْهِ السَّلاَمُ) .
خدایا این روز روزى است که به آن تبرّک جستند بنى امیّه،و فرزند جگرخوار،آن لعنت‏شده فرزند لعنت شده بر زبان تو و زبان پیامبرت(درود خدا بر او و خاندانش)در هر کجا و هر موقفى که پیامبرت(درود خدا بر او و خاندانش)در آن ایستاد.خدایا لعنت کن ابا سفیان،و معاویه و یزید فرزند معاویه را،که از جانب تو بر آنان‏ لعنت باد به جاودانگى جاودانها،و امروز روزى است که خوشحال شدند به این روز خاندان زیاد و خاندان مردان،بخاطر کشتن حضرت‏امام حسین را(درود خدا بر او)
اللَّهُمَّ فَضَاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَ الْعَذَابَ (الْأَلِیمَ) اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ فِی مَوْقِفِی هَذَا وَ أَیَّامِ حَیَاتِی‏ بِالْبَرَاءَهِ مِنْهُمْ وَ اللَّعْنَهِ عَلَیْهِمْ وَ بِالْمُوَالاَهِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ (عَلَیْهِ وَ) عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
خدایا پس لعنت و شکنجه‏ات را بر آنان دوچندان کن،خداى من‏ در این روز و در این‏جایگاه و همه روزهاى زندگیام به تو تقرّب میجویم،به بیزاری ام از اینان‏ و لعنت بر ایشان،و به دوستى پیامبر و خاندان پیامبرت(درود بر او و ایشان)
سپس صد مرتبه میگویى
اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذَلِکَ‏ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَهَ الَّتِی (الَّذِینَ) جَاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شَایَعَتْ وَ بَایَعَتْ وَ تَابَعَتْ (تَایَعَتْ) عَلَى قَتْلِهِ اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِیعاً
بعد صد مرتبه میگویى:
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ‏ عَلَیْکَ مِنِّی سَلاَمُ اللَّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ وَ لاَ جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیَارَتِکُمْ (لِزِیَارَتِکَ) السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَیْنِ ) وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ‏
خدا لعنت کن نخستین ستمکارى را که به حق محمّد و خاندان محمّد ستم کرد،و آخرین کسى را که در این ستم از او پیروی نمود.خدایا لعنت کن جمعیتى را که با حسین کردند،و همراهى نمودند و پیمان بستند،و پیروى کردند بر کشتن‏ آن حضرت،خدایا همه آنان را لعنت کن،بعد صد مرتبه میگویى:سلام بر تو اى ابا عبد اللّه،و بر جانهایى که به درگاهت فرود آمدند،از جانتب من سلام خدا بر تو باد همیشه تا هستم و تا شب و روز باقى است‏ و خدا زیارت شما آخرین زیارت از سوى من قرار ندهد،سلام بر حسین و بر على بن الحسین‏ و فرزندان حسین،و یاران حسین.
آنگاه می گوئی
اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّی وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلاً ثُمَّ (الْعَنِ) الثَّانِیَ وَ الثَّالِثَ وَ الرَّابِعَ‏ اللَّهُمَّ الْعَنْ یَزِیدَ خَامِساً وَ الْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیَادٍ وَ ابْنَ مَرْجَانَهَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ أَبِی سُفْیَانَ وَ آلَ زِیَادٍ وَ آلَ مَرْوَانَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ
آنگاه میگویى:خدایا اختصاص ده،اوّلین‏ ستمکار را از جانب من به لعنت،و آغاز کن به آن لعنت اولین را،سپس دومین و سومین و چهارمین را،خدایا یزید پنجم‏ آنان را لعنت کن،و لعنت کن عبید اللّه بن زیاد و پسر مرجانه و عمر بن سعد و شمر و خاندان ابو سفیان خاندان زیاد و خاندان مروان را تا روز قیامت.
سپس به سجده می روی و می گوئی:
اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ لَکَ عَلَى مُصَابِهِمْ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِیمِ رَزِیَّتِی‏ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفَاعَهَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ علیه السلام‏
سپس به سجده میروى و میگویى: خدایا سپاس تو را سپاس شکرگزاران بر مصیبت‏زدگى آنان،خداى را سپاس بر بزرگى عزایم، خدایا شفاعت حسین را در روز ورود]به قیامت[نصیبم کن،و ثابت بدار قدم صدق مرا نزد خود به همراه حسین‏ و یاران حسین،آنان‏که جانشان را در دفاع از حسین(درود بر او)بخشیدند.

5 کاری که افراد موفق قبل از ساعت 8 صبح انجام میدهند

برخیزید و بدرخشید ! ساعات اولیه روز تبدیل به یکی از دوستان شما شده است. چه بخواهید، چه نخواهید، استفاده کردن از ساعات اولیه صبح، درست قبل از کار، شاید کلید زندگی و کار موفق باشد. درست است؛ سحرخیزی ویژگی مشترک مدیران، کارمندان و افراد با نفوذ دیگر شده است.

سحرخیزی

صدای اقتصاد نوشت: مارگارت تاچر هر روز صبح ساعت 5 بیدار میشد، آرتور کاستلر ساعت 4، رابرت ایگر (مدیرعامل دیزنی) ساعت 4:30 و ... می‌دونم به چی فکر می‌کنید_ شب ها بهتر کار می‌کنید...

به عقیده مجله اینک؛ افراد سحرخیز حرفه ای تر و پر حاصل ترند. به اضافه، زندگی هدف داری نیز دارند و همین امر باعث داشتن انگیزه و شور و اشتیاق برای شروع کارشان نیز می‌شود.

ورزش
قبلا هم گفتم، باز هم میگم. اغلب افرادی که هر روز تمرین می‌کنند، صبح ها تمرین می‌کنند. حالا می‌خواهد یوگای صبح باشد یا باشگاه بدنسازی. ورزش کردن قبل از کار، انرژی بیشتری به شما می‌دهد برای کار کردن در طول روز؛ هر کسی می‌تواند بعد از دمبل زدن 60 کیلویی، پشت میز بنشیند و کارهای اداری را انجام دهد اما حتی گرم کردن بدنتان برای شروع تمرین بعد از ساعات کاری خیلی بر روی تمرین‌تان تاثیر می‌گذارد.

حتی اگر دوست ندارید صبح ها برای ورزش، ساعت 5 ، 6 صبح بیدار شوید، حداقل 15 دقیقه زودتر بیدار شوید و کمی حرکات کششی انجام دهید؛ کمک می‌کند بدن‌تان نرم تر و چابک تر باشد در طول روز.

نقشه روزتان را رسم کنید!از حداکثر ظرفیت روزتان استفاده کنید؛ با رسم نقشه روزتان. نقشه روز یعنی امروز چه کارهایی باید انجام دهید و چه چیزهایی باید بدست آورید. اهداف و باید انجام دهید-هایتان است. سحرخیزی باعث می‌شود بتوانید فعالیت‌هایتان را بهتر اولیت بندی کنید. با ذهن بازتر. اینکار حتی باعث می‌شود تا بتوانید مشکلات مسلسل شده تان را بهتر در همان ساعات اولیه روز، بر روی برنامه روزانه تان حل کنید.

وقتی دارید برنامه ریزی روزانه تان را انجام دهید، سلامتی فکری تان فراموش نشود. بعد از سپری شدن وقت‌تان در ملاقات های چالش زا، برخورد با مشتری های منفی و یا تسفیه حساب های استرس زا حتما 10 دقیقه برای آرامش فکری‌تان برنامه بگذارید. یک قدم زدن دور میدان یا حتی یک مراقبه ی فعال می‌تواند شما را از فرسودگی فکری رها کند.

صبحانه ی سالم بخورید!

همه ما می‌دانیم خروج از خانه با یک لیوان چایی و یک معده خالی ، چقدر باعث می‌شود ساعت ناهار دیر فرا برسد! خوب نیست، اصلا. این کار را باید حتما صبح زود انجام دهید، باک تان را با سوخت پر کنید و بعد به یک روز کاری با نهایت انرژی وارد شوید. اینکار باعث می‌شود فکرتان به چیزی که دارید کار می‌کنید متمرکز شود نه به معده خالی تان.

صبحانه ی صبح نه تنها برای سلامتی‌تان خوب است، بلکه می‌تواند باعث بهبود زندگی اجتماعی‌یتان نیز شود. 5 دقیقه بیشتر وقت با فرزندان، همسرتان بگذرانید برای روحیه هر دویتان برای طول روز خوب است.

تجسم

این روزها ما درباره ی سلامت جسمانی‌مان بیش از حد صحبت می‌کنیم، اما بعضی وقت ها سلامت فکری‌مان نادیده گرفته می‌شود. صبح ها بهترین ساعات برای وقت گذاشتن برای فکر کردن، تجسم و مراقبه است. 10 دقیقه وقت بگذارید در صبح و روزتان را در ذهنتان مجسم کنید، موفقیت هایتان را تصویر سازی کنید. حتی یک دقیقه تصویر سازی ذهنی و تفکر مثبت می‌تواند روحیه تان را و چشم انداز روزانه تان را برای یک روز پربار شارژ کند.

قورباغه را قورت دهید !


همه مان یک کار سخت در کار های روزانه مان داریم که دوست نداریم اصلا انجام دهیم اما باید انجام شود. این کار مانند قورت دادن قورباغه است ! این کار مانند خوره ذهنتان را مشغول میکند و تمام حواستان را بهش جلب میکند.یک راهکار ساده برای رهایی از آن برای شما داریم: بدترین کار روزانه تان را که دوست ندارید انجام دهید همان اول انجام دهید. در صبح زود بیشترین انرژی و فکر آزاد را داریم، پس اولین کاری که باید انجام دهید این است که اول قورباغه را قورت دهید. اینکار را که کردید شاهد آن خواهید بود به صورت نزولی به ترتیب از سخت تر به سبک تر خواهد آمد و در انتهای روز که انرژیتان در حال نزول است، حجم و سختی کارهای‌تان نیز کم می‌شود و دیگر از خستگی های مفرط جسمی و فکری خبری نیست؛ موفقیت!.