امیدوارم روزه و نمازهایتان قبول باشد ، شعر زیر شعری است از مولانا که همیشه دم افطار حال و هوای خاصی به آدم میده مخصوصاً که از رادیو پخش بشه . مرا نیز سر سفره های افطارتان دعا بفرمائید . یا حق
این دهان بستی ، دهانی باز شد !
تا خورنده لقمه های راز شد
چند خوردی چرب و شیرین از طعام
امتحان کن چند روزی در صیام
چند شب ها خواب را گشتی اسیر
یکی شبی بیدار شو ! دولت بگیر
گر تو این انبان ز نان خالی کنی
پر ز گوهرهای اجلالی کنی
تا تو تاریک و ملول و تیره ای
دان که با دیو لعین هم شیره ای
طفل جان از شیر شیطان باز کن !
بعد از آنش با ملک انباز کن
لقمه تخم است و برش اندیشه ها
لقمه بحر و گوهرش اندیشه ها