دست نوشته های یک نفر ...

هرکجا هستم باشم ، آسمان مال من است ، پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ، زمین مال من است .

دست نوشته های یک نفر ...

هرکجا هستم باشم ، آسمان مال من است ، پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ، زمین مال من است .

پدیده خودشیفتگی ...

 

پدیده خودشیفتگی که ویژگی اصلی اختلال خودشیفتگی می‌باشد، بر پایه یک تضاد نهاده شده است که در ظاهر با یک الگوی فراگیر از «خودبزرگ‌بینی» و «نوعی بی‌نظیر بودن» نمایان می‌گردد و در باطن و زیربنا، با احساس حقارت و اعتماد به نفس شکننده و آسیب‌پذیر مشخص می‌شود.
به عبارت دیگر آن احساس منحصر به فرد بودن و حس مبالغه‌آمیز نسبت به توانایی و دستاوردهای خود و نیاز مداوم به توجه، تایید و تحسین دیگران که به صورت گسترده در رفتار، افکار، تصورات و تخیلات فرد رخنه می‌کند و در روابط بین فردی اعم از محیط خانواده، محیط کار و جامعه تاثیر می‌گذارد، دفاعی است آسیب‌پذیر در مقابل حس خود کم‌بینی که در عمق روان او حضور فعال دارد و او را رها نمی‌کند.

ویژگی‌ها
اگر به برخی ویژگی‌های دیگر این افراد خودشیفته و خودبزرگ‌بین توجه شود، به نقش محوری این تضاد در علامت‌سازی پی می‌بریم:

  • حساسیت زیاد نسبت به انتقاد و این‌که اصولاً انتقاد از طرف دیگران را یک نوع حمله شخصی تلقی می‌کنند.
  • خود را مستحق برخورد ویژه می‌دانند و همواره یک نیاز عمیق به تحسین شدن از جانب دیگران را دارند. آنها در تلاش هستند که شرایطی را فراهم سازند تا این نیاز آنها پاسخ داده شود.
  • استفاده ابزاری از دیگران و یا به خدمت گرفتن افراد برای کسب موفقیت‌های شخصی بدون در نظر گرفتن تاثیرات مخرب این استراتژی در شخصیت و زندگی فردی و اجتماعی کسانی که مورد بهره‌کشی قرار می‌گیرند.
  • بی‌اعتبار کردن کسانی که به روان متورم آنها ضربه‌ای وارد سازد و یا در پاسخ به نیازهای عصبی آنها، جواب مناسب ندهد.
  • تکبر، غرور و رشک و حسد نسبت به دیگران و یا این‌که دیگران را به برخورداری این گونه احساسات نسبت به خود متهم می‌کنند.
  • استفاده از مکانیسم‌های دفاعی انکار و دلیل‌تراشی به منظور جلوگیری از قبول نارسایی‌ها، ناتوانی‌ها و شکست‌های عملکردی خود.

بدیهی است خودشیفتگی به درجات مختلف در همه افراد وجود دارد، ولی در صورتی که میزان، شدت وابعاد آن گسترش یابد به عنوان یک بیماری شخصیتی محسوب می‌شود که باید درمان شود.

تاثیرات پدیده خودشیفتگی
گاه افراد مبتلا به پدیده خودشیفتگی در مواضع و ساختارهای مختلف اعم از خانواده و محیط کار می‌توانند مشکلاتی را به وجود آورند که مانع رشد و پیشرفت خود و دیگران گردند.
براساس مطالعات انجام شده در الگوهای فکری، رفتاری و باورهای ذهنی افراد خودشیفته شواهدی دیده می‌شود که در واقع تلاش بی‌وقفه این افراد برای رسیدن به یک آرامش عصبی را نشان می‌دهد، ولی خود این افراد نمی‌دانند که چه مشکلاتی را برای دیگران به وجود می‌آورند. انکار واقعیت، بدبینی، رشک و حسد، ناتوانی در تحمل انتقاد، افراط و تفریط و ... در ابعاد مختلف بر عملکرد فردی و اجتماعی او اثر می‌گذارد که برای مثال می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • تصمیم‌گیری
  • ارتباطات و بازخورد
  • کارگروهی
  • فرهنگ سازمانی
  • انگیزه‌ها
  • قضاوت
  • برنامه‌ریزی

بی‌ثباتی در هر یک از فرآیندهای فوق ناشی از بی‌ثباتی و تضادی است که در روان این افراد به صورت فعال حضور دارد، به نحوی که نهایتاً یک نوع گیجی و سردرگمی را برای دیگران به دنبال دارد.

هر کس خود را بشناسد، خدایش را شناخته است
پرداختن جدی به فرآیند خودشناسی که در واقع یکی از پیش زمینه‌های خداشناسی می‌باشد (من عرف نفسه فقد عرف ربه) خصوصا در محور خودشیفتگی و موکدا در کسانی که مسوولیت‌های مهم و کلیدی جامعه را تقبل می‌کنند بسیار حیاتی می‌باشد. این مار خفته در شرایط مناسب بیدار می‌شود و آسایش فردی، خانوادگی و اجتماعی را به آشفتگی مبدل می‌سازد.
از خداوند می‌خواهیم که همه را از گرفتاری نفس سرکش نجات دهد و در راستای خودشناسی و خداشناسی هدایت فرماید وتوفیق خدمتی آگاهانه، به دور از ریا، منت و آزار دیگران به همه عنایت فرماید.

منبع

·         هفته نامه سپید، سال 4، شماره 155، شنبه 23 خرداد 1388

بیاموزیم که ...

دوستان فراوان نشان دهنده کامیابی در زندگی نیست بلکه نشان نابودی زمان به گونه ای گسترده است.

بیاموزیم که:

1- با احمق بحث نکنیم و بگذاریم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند.

2- با وقیح جدل نکنیم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روح ما را تباه می‌کند.

3- از حسود دوری کنیم چون اگر دنیا را هم به او تقدیم کنیم باز از زندان تنگ حسادت بیرون نمی آید.

4- تنهایی را به بودن در جمعی که ما را از خودمان جدا می کند، ترجیح دهیم.

5- از «از دست دادن» نهراسیم که ثروت ما به اندازه شهامت ما در نداشتن است.

6- بیشتر را بر کمتر ترجیح ندهیم که قدرت ما در نخواستن و منفعت ما در سبکباری است.

7- کمتر سخن بگوییم که بزرگی ما در حرفهایی است که برای نهفتن داریم، نه برای گفتن.

8- از سرعت خود بکاهیم، که آنان که سریع تر می دوند، فرصت اندیشیدن به خود نمی دهند.

9- دیگران را ببینیم، تا در دام خویشتن محوری، اسیر نشویم.

10- از کودکان بیاموزیم، پیش از آن که بزرگ شوند و دیگر نتوان از آنان آموخت.

پروازها ...

باسلام 

دوستان عزیز که مطالب این وبلاگ رامیخوانید این روزها آنقدر از سقوط هواپیما و ... گفته اند که دیروز و در زمان سوار شدن به هواپیما تمام فکرم درگیر این قضیه بود که خدا همه را صحیح و سالم به خانواده و مقصدشان برساند و ما هم . تا قبل از این فقط دلهره ارتفاع و اوج را داشتم ولی حالا تمام فکرم این است که پس از نشستن بر روی باند نیز بایستی تا آخرین لحظه با آماده باش کامل بنشینم !  

چند روز پیش نیز یک کاریکاتور پر معنی دیدم که پله هواپیما از این طرف روی زمین و در حال سوار کردن مسافران بود و از طرفی دیگر سر در ابرها و همه اینها باعث شده بود که با دلهره سوار شوم ، البته لازم به توضیح که با توجه موقعیت شغلی که دارم تقریباً در ماه دو سه دفعه سوار هواپیما میشوم و الحق و الانصاف این خط هواپیمائی فوق العاده بوده و تا کنون نیز ( چشم شیطان کور و گوشش کر ) مشکلی ایجاد نشده الا تاخیرهای چند دقیقه ای که دیگر اون هم مزه پروازها شده . 

امیدوارم خداوند بزرگ روح همه سانحه دیده های هواپیمائی اخیر را شاد و خانواده هایشان را نیز صبر عنایت نماید . آمین یا رب العالمین