آغاز سال نو ، با شادی و سرور ، همدوش و همزبان ، حرکت به سوی نور ، بر دل دارم امید ، بر لب دارم پیام ، همشاگردی سلام ، همشاگردی سلام ... و ... ما میریم به مدرسه با الفانتن شو ... و ... با اینها خاطرات قدیم و مدرسه را سر میکنیم و همیشه با افتخار به اون روزها نگاه میکنم .
چه شور و هیجانی برای رفتن به مدرسه داشتیم و علی الخصوص خرید لباس و کیف و کفش و ... با مادر همیشه مهربان و زحمت کش که بایستی بار زحمات ما بچه های قد و نیم قد را میکشید و هر طوری شده اول ماه مهر را با لباسهای نو و ... شروع میکردیم .
مادرم خیلی دوست دارم و میدونم الآن چقدر خسته ای و باز هم داری حرص و جوش ما بچه های قدو نیم قدت را میخوری ، امیدوارم روزی بتوانم تمام این خوبیها را جبران کنم ( البته شاید ) و از خدا میخواهم سایه شما و پدر مهربان را بر سر من و اعضا خانواده مستدام بدارد . الهی آمین
سلام جناب مهندس سرات شلوغه و یا کم کار شده ای برادر 17 روز مهر در خماری نوشته های زیبای بلاگتان هستیم .
سلام
دوست بسیار عزیز و گرامی جناب استاد یعقوبی ، خیلی دوست دارم بنویسم ولی بقول قدیمیها نوشتنم نمیآد . البته مراح بود یک کم درگیری شدید کاری دارم ، تا چند روز دیگر بروز خواهم شد . بامید دیدار
سلام جناب مهندس . امید سر حال و سلامت باشید
ذکر خیر دوستان خوب همیشه است و امروز بر حسب نیاز به مرکزی ۳ رفتم . همه انهائی که همکار شما بودند ذکر خیرتان را می کردند و چه بهتر و بزرگتر از این که در دل همه جای دارید و این از طبع بلند و منش زیبایتان حکایت دارد . بخصوص آقای حقیقی زیاد جویای احوال بوده و ذکر خیرتان را می کردند. و به بنده نیز بخاطر جناب عالی لطف زیاد فرمودند . عرض ادبی شد . موفق باشید همیشه
سلام
بنده شاگرد شما استاد بزرگوار هستم و امیدورام روزی بتوانیم تنهائی را کنار زده و باهم و در کنار هم و ... در جاده های زیبائی که شما سراغ دارید مشغول به سفر باشیم و واقعاً منتظر آن روز هستم . بامید دیدار