دست نوشته های یک نفر ...

هرکجا هستم باشم ، آسمان مال من است ، پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ، زمین مال من است .

دست نوشته های یک نفر ...

هرکجا هستم باشم ، آسمان مال من است ، پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ، زمین مال من است .

جمله روز - مقصد ...

مقصد غایی عالم، تکمیل روح است و بس .
رنان

نگاهی به ره توشه و شایستگی های مدیریتی – این قسمت طرح منهنتن

 

انسانها نه تنها در زندگی دنبال هدف هستند ، بلکه در محیط کاری نیز می خواهند حکمت و معنای کار معلوم باشد . ریچارد فینمن فیزیک دان برجسته و برنده جایزه نوبل داستانی را تعریف کرده که اهمیت و حساسیت این مطلب را روشن میکند و نشان میدهد که رهبران ، چگونه ملال آورترین فعالیت را به رسالتی الهام بخش تبدیل میکنند .

در طرح منهتن ، کار تکنسین ها محاسبات مربوط به انرژی بود اما یا هدف واقعی طرح ، بیگانه بودند و حتی معنای کاری را که میکردند نمی دانستند . به همین سبب کاره بد و آهسته انجام می شد . سرانجام فینمن توانست مقامات ارشد را متقاعد کند که دست از پرده پوشی بردارند و تکنسین ها را در جریان امر قرار دهند .

رابرت اپنهایمر ، سرپرست آزمایشگاه اتمی نس آلاموس با تکنسین ها صحبت کرد و اهمیت تولید بمب را بیش از آن که دشمن موفق به ساخت آنشود خاطرنشان کرد ، در اثر این کار تکنسین ها متحول شدند راههای بهتری برای کار پیدا نمودند و تا دیر وقت کار کردند ، تا این که تلاش آن ها به موقع به ثمر نشست و باعث پیروزی آمریکا در جنگ جهانی دوم شد .

 

پالایش اطلاعات اساسی در مورد حکمت و معنای کار زمینه ای رشد ، مشارکت و بهره وری منابع انسانی را می خشکاند .

جمله روز - شخصیت ...

به من بگو چه اشخاصی را می پسندی تا بگویم تو خودت کیستی و از هوش و ذوق و اخلاق چه مایه داری؟
سنت بوو

نگاهی به ره توشه و شایستگی های مدیریتی – این قسمت سرمشق

 

حتماً ، هزاران بارشنیده اید که می گویند ، بهترین طریقه ی تعلیم به دیگران این است که سرمشق آنها شویم . بنجامین فرانکلین ، به این اصل معتقد بود ، او احساس کرد که خیابانهای فیلادلفیا به چراغ روشنائی نیاز دارند اما می دانست که بهتر است خود سرمشق باشد و باکسی بحث و گفت و گو نکند . در حالی که چنین فکری در سر داشت ، روشی ابداع کرد تا همسایه ها را قانع سازد که خیابانهای فیلادلفیا به چراغ های روشنائی نیاز دارند . او فانوس زیبائی را روی طاقچه ی دیوار کوب بیرون خانه اش قرار داد . چندی نگذشت که هکسایه های فرانکلین هر یک فانوسی را بیرون خانه قرار دادند و اندکی بعد ، اهالی شهر آماده ای روشن شدن شهر با چراغهای روشنائی بودند .

فرانکلین ، می گفت : حتی بهترین سخنرانی های من نمی توانست با قدرت ترغیب من از راه سرمشق شدنم برابری کند .

اولیور گلد اسمیت معتقد است ، زندگی و سیره ی شما بهتر از کلام شما می تواند آموزنده و تاثیر گذار باشد .

آیا بهتر نیست ابتدا به گفته های خود عمل کنید و سپس بر حسب عمل خود سخن بگوئید ؟

 

همان طور باش که تلاش می کنی دیگران شوند ، وجودت موعظت باشد نه سخنانت .

جمله روز - آراستگی ...

انسان باید از هر حیث چه ظاهر و چه باطن زیبا و آراسته باشد.
چخوف

نگاهی به ره توشه و شایستگی های مدیریتی – این قسمت تحول در اندیشه

زنی فرزانه ، تکه سنگی گران بها یافت . روز بعد رهگذری را در کوهستان ملاقات کرد که گرسنه بود . زن فرزانه ، کیفش را گشود تا غذایش را با او قسمت کند . رهگذر گرسنه ، سنگ گران بها را در کیف زن دید و از او خواست تا آن را به او بدهد . زن ، بی درنگ سنگ قیمتی را با خوش روئی به او داد . رهگذر رفت و می دانست که در تمام عمر بی نیاز خواهد زیست اما چند روز بعد نزد زن بازگشت تا سنگ گران بها را به او برگرداند . او گفت :

** من این سنگ قیمیت را به شما باز می گردانم به این امید که چیز ارشمندتری به من بدهید . آن چیزی را که در درون شماست و شما را قادر می سازد تا این سنگ گران بها را به من عطا کنی . **

آن زن فرزانه به همراه سنگ ، کیمیائی به رهگذر بخشید که مس وجودش را به طلای ناب مبدل ساخت . آیا شما که مسئولیت هدایت و رهبری جمعی را بر عهده دارید قادرید چیز با ارزشی به غیر از حقوق به کارکنانتان بدهید ، به طوری که در اندیشه و بینش آن ها تحول ایجاد کرده و آ» ها را با احساس مسئولیتی برخاسته از درون برای بهتر شدن برانگیزاند ؟

 

آیا به غیر از حقوق ، چیز با ارزش به کارکنانتان داده اید به طوری که آن ها را از درون برای بهتر شدن برانگیزاند ؟

جمله روز - فضیلت اخلاقی ...

مردی که دارای عزم نیرومند و اخلاقی متین است هرگز فضیلت اخلاقی خود را فدای هوسهای زندگی نمی کند. آری، مردانی در این جهان زنگی کرده اند که برای تکمیل و حفظ فضایل اخلاقی جسم و جان خود را فدا ساخته اند.
کنفوسیوس

نگاهی به ره توشه و شایستگی های مدیریتی – این قسمت رشد دادن

شما مسئولینی را می شناسید که دارای حس قوی احترام و تحسین نسبت به دیگران نیستند ،‌ این قبیل افراد عادت دارند مچ کارکنان شان را فقط در زمانی که کارها را اشتباه انجام میدهند بگیرند . نتیجه و بازخورد این گونه برخوردها چیست ؟

واقعیت این است که هیچ کس دوست ندارد نقاط ضعف او برجسته شود و چنان احساس کند ،‌فردی همیشه ب نقاط ضعف او انگشت می گذارد ،‌ از آن فرد ، دور خواهد کرد و یا خواسته ها و دستورهایش را با اکراه و یا از روی ترس به اجرا در خواهد آورد ، بالعکس کارکنانی که نقاط قوت آن ها برجسته می شود ، احساس بهتری پیدا کرده و تمایل و رغبت بیشتری برای پیروی از خواسته ها و دستورهای مسئول خود خواهند داشت .

مدیرانی که آگاهند ، این حکم سرشت انسان است که در برخی زمینه ها نیرومند و در برخی دیگر ضعیف ظاهر می شوند ، سعی می کنند نقاط قوت کارکنان خود را تقویت و نقاط ضعف شان را کم کنند و چنانچه لازم باشد نقاط منفی شخصیت و یا ضعف عملکرد آن ها را مطرح سازند ، این کار را با ظرافتی به انجام میرسانند که موجب سرافکندگی و یاس آنان نگردد بعبارت دیگر آن ها توانمندی ها را سرمایه گذاری و کاستی ها را مدیریت می کنند .

 

ارزش نهادن به عملکرد مثبت کارکنان انگیزه خدمتگزاری بیشتر را در آنان رشد داده و تحکیم می بخشد .

جمله روز - پیروی ...

من همیشه میل دارم از اشخاص نجیب پیروی کرده و از آنان چیز بیاموزم.
شکسپیر

نگاهی به ره توشه و شایستگی های مدیریتی – این قسمت میل به مهم بود

 

اگر مایلید کارکنانتان ترغیب شوند تا بهتر از گذشته از عهده ای وظایف شان برآیند ،‌باید سعی کنید غنای درونی شان را بر خود آن ها آشکار کنید . مطلب زیر یکی از مهمترین موارد انگیزشی در نهاد آدمی را تشریح میکند و آموزنده است .

خانمی به مناسبتی با ویلیم گلادستون سیاستمدار سرشناس انگلیسی و رقیب برجسته اش بنجامین دیزرائیلی هم سفر شد . بعد ها وقتی که نظر این خانم را در مورد این دو فرد پرسیدند پاسخ داد : بعد از نشست با گلادستون مطمئن شدم که او با هوش ترین ،‌بدله گو ترین و با نمک ترین مرد انگلستان است ، اما بعد از نشست با بنجامین دیزرائیلی احساس میکردم من باهوش ترین ، بذله گوترین و با نمک ترین زن انگلستان هستم .

رهبرانی از نوع دیزرائیلی فرصت هنرنمائید را به افراد می دهند و کاری میکنند که افراد احساس کنند ارزشمندند و نیرو و استعداد کافی برای انجام کارهای مهم را دارا هستند .

گوته معتقد بود : وقتی با انسان همانگونه که هست رفتار میکنیم ، او را به کمتر از آن چه هست تنزل داده ایم و وقتی با او طوری رفتار میکنیم که گویی به آن چه بالقوه می توانست باشد رسیده است ، او را آن گونه که باید باشد اعتلا بخشیده ایم .

عمیق ترین انگیزه در آدمی میل مهم مبودن است .پروفسور جان دیویی