این آهنگ دلنشین کریس دی برگ حاشیه های جالب داشت. نام این آهنگ lady in red می باشد و در بسیاری از منابع آمده است که کریس دی برگ این آهنگ را پس از شنیدن ماجرای زن ایرانی سرخ پوش ساخته است.
زن سرخپوش، یا یاقوت،(متولد ۱۳۰۵) لقب زنی است مجهول الهویه از اهالی تهران که در حدود ۳۰سال، هر روز، ساکت و آرام با لباس، کفش، کیف و جوراب قرمز رنگ در میدان فردوسی و اغلب ضلع شمال شرقی آن میایستاد و انتظار میکشید.او تا حدود سالهای ۶۲-۶۱هر روز به این کار ادامه میداد و به گفته مردم، یکباره از صحنه محو شد. روایات در باره این زن زیاد هست و کلا بر این باورند که او در عشق شکست خورده بود و در انتظار معشوق گم گشته در آن مکان به انتظار می ایستاده.
I’ve never seen you looking so lovely as you did tonight
هیچگاه تو را مثل امشب این چنین دوست داشتنی ندیده ام
I’ve never seen you shine so bright ,
هیچگاه تو را این چنین شاداب ندیده ام
I’ve never seen so many men ask you if you wanted to dance ,
هیچگاه ندیده ام این همه از تو تقاضای رقص کرده باشند
They’re looking for a little romance , given half a chance ,
با کمترین امید در پی اندکی عشقند
And I’ve never seen that dress you’re wearing ,
و هیچگاه لباسی را که به تن داری ندیده ام
Or the highlights in your hair that catch your eyes ,
یا رقص چشم نواز رنگ ها را در موهایت
I have been blind .
تا به حال کور بوده ام
The lady in red is dancing with me , cheek to cheek ,
بانوی سرخ پوش چهره به چهره با من میرقصد
There’s nobody here ; it’s just you and me ,
کسی اینجا نیست ، تنها من و توایم
It’s where I wanna be ,
این همان جایی است که می خواهم باشم
But I hardly know this beauty by my side ,
این زیبایی را در کنارم به سختی باور می کنم
I’ll never forget the way you look tonight .
هرگز از یاد نخواهم برد آن گونه که امشب می نگری
I’ve never seen you looking so gorgeous as you did tonight ,
هیچگاه مثل امشب محشر نبوده ای
I’ve never seen you shine so bright , you were amazing ,
هیچگاه تو را این چنین شاداب ندیده ام ، فوق العاده ای
I’ve never seen so many people want to be there by your side ,
هیچگاه ندیده بودم که این همه بخواهند در کنار تو باشند
And when you turned to me and smiled , it took my breath away ,
و انگاه که به سویم برگشتی و لبخند زدی ، نفس در سینه ام حبس شد
And I have never had such a feeling ,
هرگز چنین احساسی نداشته ام
Such a feeling of complete and utter love , as I do tonight .
چنین احساس عشق ناب و کاملی ، چون امشب
The lady in red is dancing with me , cheek to cheek ,
بانوی سرخ پوش چهره به چهره با من میرقصد
There’s nobody here ; it’s just you and me ,
کسی اینجا نیست ، تنها من و توایم
It’s where I wanna be ,
این همان جایی است که می خواهم باشم
But I hardly know this beauty by my side ,
این زیبایی را در کنارم به سختی باور می کنم
I’ll never forget the way you look tonight .
هرگز از یاد نخواهم برد آن گونه که امشب می نگری
I never will forget the way you look tonight …
هرگز از یاد نخواهم برد آن گونه که امشب می نگری…
The lady in red , my lady in red ,
بانوی سرخ پوش ، بانوی سرخ پوش من
I Love You .
دوستت دارم