دست نوشته های یک نفر ...

هرکجا هستم باشم ، آسمان مال من است ، پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ، زمین مال من است .

دست نوشته های یک نفر ...

هرکجا هستم باشم ، آسمان مال من است ، پنجره ، فکر ، هوا ، عشق ، زمین مال من است .

روز دختر مبارک ...

زن ناله می کند. مرد پشت در اتاق انتظار می کشد. ناگهان صدای گریه. بی تابی مرد بیشتر می شود. منتظر است. نهایتا در اتاق روی پاشنه میچرخد و قابله با صدای ضعیفی: متاسفم فرزند شما دختر است!!
اَه لعنت به این شانس... حال چگونه تا آخره عمر این ننگ رو با خود یدک بکشم؟!
این داستان مال سال های دور است... خیلی خیلی دوووور ... .

*********************************************
این روزها که مادران از ماه چهارم بارداری مژده آمدن دختری ناز را می گیرند شروع می کنند به خریدن لباس های صورتی رنگ و گل سرهای رنگارنگ و جور وا جور... دل تو دل پدرها نیست ، که قرار است دختری ناز و عروسک در بغل هر روز صبح آنها را در آغوش کشیده و صبح به خیر بگوید.

سال اول با شیرین زبانی هایش سرگرمشان خواهد کرد با قهر کردن ها و لوس کردن ها حرفش را به کرسی خواهد نشاند.
وای که چه قدر لذت بخش است پوشاندن دامن چین چین کوتاه با جوراب شلواری سفید و کفش های عروسکی صورتی رنگ به این فرشته آسمانی!

دختر می شود سنگ صبور پدر و همدم مادر.
پدرها عاشق صورت نشسته و سیاهی زیر چشم و موهای ژولیده اول صبح آنها میشوند. وقتی از جلوی در اتاقشان می گذرند عاشق این جمله که : وای بابا یه لحظه صب کن لباسم رو عوض کنم.

اولین تجربه های آشپزی اش را که نگو... یک وعده گرسنگی ست در واقع! اما می ارزد به تمام غذاهای لذیذ رستوران های معروف!
قد می کشد، بزرگ می شود، یاد می گیرد چطور از ماتیک های مادرش استفاده کند، زیباتر می شود... و در نهایت می شود سنگ صبورت،همدمت،غمخوارت... .

روز دختر مبارک! 

برگرفته از سایت عصر ایران

40 میانبر صفحه کلید ویندوز که باید بدانید

هنگامی که پای کامپیوتر به میان می آید هر کسی نیاز به سرعت بالا و انجام شدن هر چه سریع تر کارها دارد. برای مثال زیاد اتفاق می افتد که کارمندان در ادارات تحت فشارکارفرمایان یا رئیس خود قرار بگیرند که کاری را سریع تحویل دهند، و غیره. در این صورت، همیشه دانستن و استفاده از میانبرهایصفحه کلید (Keyboard shortcuts به معنی انجام فرامین متداول با کلید های ترکیبی صفحه کلید رایانه به جای استفاده از منوها و راست کلیک کردن) می تواند نقش موثری در افزایش سرعت کار و بهره وری بالا تر داشته باشد. به این ترتیب صدها نوع میانبر صفحه کلید های به طور کلی به وجود آمده و حتی میانبرهای صفحه کلید برای هر نرم افزاری به طور مجزا وجود دارد.
۴۰ میانبر صفحه کلید ویندوز که باید بدانید - Bitrin.com
قصد داریم برخی از مهمترین میانبر های صفحه کلید ارائه شده در ویندوز را خدمت شما خوانندگان گرامی معرفی نمائیم. برخی از این موارد را خیلی ها به خوبی شناخته و به طور منظم از آن استفاده می کنند اما برخی از آنها نیز ممکن است برای شما اولین بار باشد که معرفی می شود و قبلا آن را نمی دانستید!
همچنین ممکن است علاقه به خواندن مطالب قبلی در رابطه با “صفحه کلیدهای جالب” و “صفحه کلیدلیزری” داشته باشید که نوشته های فوق به این مقالات لینک شده اند.
معرفی میانبرهای صفحه کلید سیستم عامل ویندوز.
کلید عملکردی ۱ یا کلیدF1 :
این کلید در واقع کلید دسترسی به کمک و راهنمایی در کامپیوتر شماست. هنگامی که این کلید را فشار می دهید یک پنجره HELP بالا میآید که به شما اطلاعاتی بسته به محلی که در آن قرار دارید می دهد. به عنوان مثال اگر در موقع دانلود یک فایل با مشکل مواجه شوید و کلید F1 را فشار دهید یک پنجره راهنما ظاهر می شود که برایتان توضیح می دهد دلیل مشکل دانلود چیست و احتمالا راه حل رفع آن چیست.
CTRL + ESC :
فشردن همزمان این دو کلید سبب باز شدن منوی استارت ویندوز می شود فرقی هم ندارد که در کدام برنامه مشغول کار باشید.
ALT + TAB :
هنگامی که شما در حال کار بر روی یک پروژه هستید و چندین برنامه را بر روی دسکتاپ خود اجرا کرده اید گاهی اوقات برایمان واقعا گیج کننده می شود که هر بار برای گشودن یک برنامه نشانگر ماوس را به نوار وظیفه برده و از پنجره یک برنامه به برنامه دیگر برویم. بنابراین فشردن کلید های ALT و TAB به شما کمک می کند تا به مقابله با این مشکل بشتابید چرا که سوئیچ بین برنامه ها به سرعت انجام خواهد شد.
ALT + F4 :
تا کنون شده عجله و استرس در آخرین لحظه را تجربه کنید، زمانی که کسی به سمت شما می آید و شما باید در یک آن تعداد زیادی پنجره های باز شده بر روی کامپیوتر خود را به سرعت ببندید؟ اگر این تجربه برایتان آشناست در آن صورت این ترکیب کلیدهای کیبرد می تواند منجی شما می باشد. اینمیانبر صفحه کلید شما را قادر می سازد که برنامه های باز شده در ویندوز را به سرعت ببندید.
SHIFT + DELETE :
اغلب هارد دیسک خود را مملو از داده های غیر ضروری و یا به قول ویندوز ” Trash ” می یابیم و هنگامی که این زباله ها روی هم جمع شده و حجم عظیمی را اشغال کنند زمان بسیاری از وقتمان راباید صرف فرستادن فایل های غیر ضروری به سطل بازیافت ویندوز و پس از آن “خالی کردن سطل بازیافت” کنیم. این میانبر کمک می کند تا با سرعت بیشتری به حذف داده ها به طور دائم از روی دیسک سخت خود و یا هر نوع دستگاه های قابل نوشتن دیگری اعم از هارد اکسترنال و حافظه فلش کنید و در وقت خود صرفه جویی کنید. البته ریسک از بین رفتن اطلاعاتی که ممکن است در آینده بدان نیاز پیدا کنید را نیز بالا می برد چرا که دیگر داده ها درون سطل بازیافت ذخیره نمی گردند و برای بازیابی چنین اطلاعاتی نیاز به نرم افزارهای ویژه بازیابی اطلاعات پاک شده از روی حافظه است.
L + این یک میانبر کاملا مفید و کاربردی است که سبب می شود بتوانید کامپیوتر خود را به سرعت قفل کنید به طوری که زمانی که برای یک استراحت کوچک آن را ترک می کنید هیچ کس دیگری قادر به ورود به ویندوز نباشد.
میانبرهای ویندوز برای نرم افزارها
CTRL + C : برای کپی کردن متن انتخاب شده ، می توان از این میانبر پس از انتخاب همه متن با استفاده از یکی دیگر از میانبر ها که مخصوص این کار است یعنی CTRL + A. استفاده نمود.
CTRL + X : چیدن متن. که بدان معنی است که متن را کپی کرده ، اما از محل فعلی آن را جابجا می کند. پس دیگر در فایل فعلی اثری از متن کات شده نخواهد بود.
CTRL + V : پیست کردن یا چسباندن متن. که به آن معناست که متنی را که قبلا کپی کرده یا چیده ایم را در محل جدید می چسباند.
CTRL + Z : اگر در حالی که مشغول قالب بندی متن خود هستید مرتکب اشتباهی شده و یا حین نوشتن آن و یا هرگونه اشتباه دیگری در برنامه های دیگر کنید این میانبر کمک می کند تا اشتباهات خود را به سرعت با رفتن به یک قدم عقب تر اصلاح کنید. هر چند باید در نظر داشت که برخی از برنامه ها به کاربر اجازه عقب رفتن به ۲ یا ۳ گام پیشین را بیشتر نمی دهند.
CTRL + B : این میانبر کمک می کند تا شما متن انتخابی را به صورت درشت (Bold) درآورید.
CTRL + U : متن انتخاب شده را زیرخط دار یا underline می کند.
CTRL + I : متن انتخابی را italic یا کج می کند: مثال: سلام
میانبرهای عمومی صفحه کلید
کلید عملکردی ۱۰یا F10 :
این کلید گزینه های نوار منو را فعال می کند که توسط آن شما می توانید هر دستوری را با کمک کلیدهای جهتی صفحه کلید و سپس فشردن کلید ENTER روی دستور مورد نظر اجرا کنید. استفاده از این روش برای مواقعی مفید است که به ماوس روی رایانه دسترسی نداشته باشید.
CTRL + ESC: این ترکیب کلیدی کمک می کند تا در کجای ویندوز و در هر برنامه ای که باشید منوی Start ویندوز را بتوان باز کرد.
SHIFT + F10 : این میانبر صفحه کلید همان کار راست کلیک را انجام می دهد، یعنی اگر یک آیتم را انتخاب کنید با این کلیدهای ترکیبی منوی راست کلیک برای آن باز می شود.
CTRL + SHIFT + ESC : این میانبر برنامه مدیر وظیفه یا task manager ویندوز را می گشاید.
ALT + DOWN ARROW : این میانبر منوی کشویی را در برنامه هایی که منوی کشویی دارند باز می کند.
SHIFT: وقتی شما یک دیسک را درون CD – ROM می کنید می توانید اجرای خودکار برنامه روی دیسک را با فشار دادن و نگهداشتن کلید SHIFT لغو کنید.
ALT + SPACE : این میانبر نسخه صفحه کلیدی راست کلیک کنید روی پنجره اصلی برنامه است کهسبب باز شدن منوی راست کلیک شامل گزینه های بازگردانی (restore) ، حرکت پنجره (move) ، تغییر اندازه پنجره (resize) ، کمینه و بیشینه کردن پنجره (minimize, maximize) ، و یا گزینه بستن پنجره (close) است.
ALT + F6 : اجازه حرکت بین پنجره های متعدد یک برنامه را به کاربر می دهد (مانند زمانی که در برنامه نوت پد کادر محاوره ای Find نمایش داده می شود ، ALT + F6 را می توان برای حرکت از کادر محاوره ای Find و پنجره اصلی برنامه نوت پد استفاده نمود.)
میانبرهای ویندوز اکسپلورر، و کلید های میانبر عمومی پوشه ها
کلید عملکردی ۲ F2 : به کمک این کلید می توان یک فایل یا فولدر انتخاب شده را تغییر نام بدهید این فایل یا فولدر ممکن است یک سند ، یک فایل موسیقی یا هر چیز دیگری باشد.
کلید عملکردی ۳ F3 : بخش Find یا جستجو را فعال می کند برای گشتن به دنبال فایل ها.
ALT + ENTER : پنجره مشخصات یا properties آیتم انتخاب شده را باز می کند.
برای کپی کردن یک فایل: هنگامی که فایلی را از فولدری به یک فولدر دیگر با کلیک ماوس می کشید همزمان کلید CTRL را فشار داده و پایین نگه داشتن. اگر کلید CTRL را نگه ندارید عمل انتقال یا Move انجام می شود.
کلید عملکردی ۵ F5 : کلید صفحه یا پنجره ای را که در حال حاضر فعال است به روز رسانی یا رفرش می کند.
کلید عملکردی ۶ F6 : اجازه می دهد تا در میان پانل های ویندوز اکسپلورر حرکت کنید.
BACKSPACE: با زدن متوالی این کلید برای مثال در اینترنت اکسپلورر می توان به صفحه خانگی بازگشت در حالی که کلید back برای به عقب برگشتن به صورت یک گام یک گام است.
SHIFT+click+Close button:
این میانبر برای پوشه ها کاربرد دارد، و شما را قادر به بستن پوشه جاری به علاوه تمام پوشه هایی کهپوشه جاری درون آنها قرار دارد می کند.
میانبر های دسترسی
فشردن کلید SHIFT برای ۵ بار متوالی:
هر بار که کلید SHIFT را پنج بار متوالی فشار دهید خاصیت Sticky keys فعال یا غیرفعال می شود. Sticky Keys یا کلید های مهم به شما اجازه می دهد از فشرده شدن کلیدهای CTRL ، ALT ، SHIFT یا کلید لوگوی ویندوز ضمن فشرده شدن یک کلید در هر بار به شکل اصوات آگاه شوید.
کلید Shift سمت راست :
اگر کلید Shift سمت راست را به مدت ۸ ثانیه فشار داده و نگه دارید قابلیت Filter Keys فعال یا غیر فعال می شود. فیلتر کردن کلید ها به شما این اجازه را می دهد تا در صورتی که دست شما به اشتباه هنگام تایپ روی برخی کلیدها رفت آن حروف تایپ نشود و برای تایپ نیاز به فشار بیشتری روی دکمه هاست.
SHIFT سمت چپ ALT + سمت چپ: NUM LOCK + سبب فعال یا غیرفعال شدن کلیدهای روی ماوس می شود.
SHIFT سمت چپ ALT + سمت چپ+ PRINT SCREEN : قابلیت کنتراست بالا را خاموش یا روشن می کند.
میانبرهای معمول صفحه کلید
کلید لوگوی ویندوز R+: برای گشودن کادر محاوره ای کلاسیک Run که از آن شما می توانید هر برنامه یا صفحه ای را در کامپیوتر خود اجرا کنید.
کلید لوگوی ویندوز M+: دسکتاپ را نشان می دهد. که به معنی به حداقل رساندن همه پنجره های باز شده می باشد.
کلید لوگوی ویندوز M+ SHIFT +: عکس حالت قبلی است. یعنی همه پنجره ها را بیشینه می کند
کلید لوگوی ویندوز + E : باز کردن ویندوز اکسپلورر.
کلید لوگوی ویندوز + F : پیدا کردن فایل ها و یا پوشه ها.
کلید لوگوی ویندوز + D : از نظر کارکرد مانند Windows Key+M است. تمام پنجره های باز شده را به حداقل می رساند و دسکتاپ را نمایش می دهد.
کلید لوگوی ویندوز + Break: کادر محاوره ای خواص سیستم (System Properties) را باز می کند 
 

پروردگارا مرا ببخش ...

پروردگارا! ببخش مرا که از تمسخر دیگران لذت بردم.

پروردگارا! ببخش مرا که براى رسوا کردن دیگران تلاش کردم.

پروردگارا! ببخش مرا که نمازم، وقتِ یافتن گمشده هاى من است.

پروردگارا! ببخش مرا که نادانى دیگران را به رُخِشان کشیدم.

پروردگارا! ببخش مرا که دیگران را وادار به معذرت خواهى کردم.

پروردگارا! ببخش مرا که همه اش دعا کردم خدایا! مرا از شر خلق دور بدار و یک بار نگفتم: خلقت را از شر من دور دار.

پروردگارا! ببخش مرا که فکر و دلم از تو عُزلت گزید و از گناه نه.

پروردگارا! ببخش مرا که هر چه با من مدارا کردى، من بر تو خیره سرى کردم.

پروردگارا! ببخش مرا که آن قدر که حسرت نداشته هایم را خوردم، شاکر داشته هایم نبودم.

پروردگارا! ببخش مرا که آن قدر که بر بیمنزلى و بیکارى و ... گریستم، بر غم فراق از تو گریه نکردم.

پروردگارا! ببخش مرا که آن قدر که به فکر زیبایى ظاهر و مد لباس و ... بودم، به فکر زیبایى و طهارت باطنم نبودم.

دهه شصت یعنی ...

یعنی بیدار شدن با بوی نفت بخاری نفتی
یعنی صف کیلومتری نون
یعنی آتاری و میکرو
یعنی برنج کوپنی
یعنی فخرفروختن با
کتونی میخی
یعنی تلویزیون سیاه و سفید
یعنی آدامس خروس نشان
یعنی کارت بازی با دمپایی
یعنی کپسول بوتان و پرسی
یعنی نوار 
کاست
یعنی بوی نفتالین لای رختخواب
یعنی خریدن لبو و لواشک از سر کوچه ی مدرسه
یعنی سوختگی
نارنجی رنگ بلوز کاموایی
یعنی نیمکت سه نفره
پوشیدن لباس داداش بزرگه
یعنی ساختن آدم برفی با لگن حموم
یعنی بوی نم زیر زمین
یعنی چوبین و برونکا
یعنی
تیله بازی
یعنی اشکنه و خشیل
قاشق زنی تو چهارشنبه سوری
عاشق شدن از پس پرده حیا و شرم
یعنی صدای آژیر قرمز
یعنی سریال اوشین
دهه شصت
یعنی من
یعنی تو
یعنی ما

فرزند ...

فرزند عزیزم:

آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی،

اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم ویا نتوانستم لباسهایم را بپوشم

اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است

صبور باش و درکم کن

یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت عوض کنم

برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم...

وقتی نمیخواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شرمنده نکن

وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم،با تمسخر به من ننگر

وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه ام یاری نمیکند،فرصت بده و عصبانی نشو

وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند،دستانت را به من بده...همانگونه که تو اولین قدمهایت را کنار من برمیداشتی....

زمانی که میگویم دیگر نمیخواهم زنده بمانم و میخواهم بمیرم،عصبانی نشو..روزی خود میفهمی

از اینکه در کنارت و مزاحم تو هستم،خسته و عصبانی نشو

یاریم کن همانگونه که من یاریت کردم

کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو این راه را به پایان برسانم

فرزند دلبندم،دوستت دارم

از من سوال کنید قبل از این که مرا از دست دهید

 خطبه "سَلونی قَبلَ اَن تَفقِدونی" نه جزء سخنرانی ، نه جزء نامه و نه جزء کلمات قصار است ، لذا سید رضی اصلا این خطبه سلونی را در نهج البلاغه نیاورد . شارحان نهج البلاغه مثل ابن ابی الحدید ، مثل آیت الله جوادی آملی ، استاد علی دوانی ، بخشهایی از این خطبه سلونی را در کتاب‌هایشان آوردند .

 

این مجموعه ی سوال و جواب ها حدود هفتاد و نه پرسش و پاسخ است که توسط یکی از محققین در یک جزوه ای گردآوری شده ، و اینجا حدود  نوزده سوال و جوابها را در اختیار داریم که برگرفته از چند جلسه از سخنرانی است .

     اول

اولین سوال کننده از گوشه‌ی مسجد کوفه برخاست و پرسید :

یا علی ، به من بگو از اینجا که من ایستاده ام تا عرش خدا چقدر فاصله است ؟

امیرالمومنین فرمود : اولا فاصله فرش تا عرش ، یک فاصله‌ی مکانی نیست که من به تو بگویم از اینجا تا عرش چقدر فاصله است ؟! اما اگر یک مومنی خالصانه بگوید لا اله الا الله و این کلمه توحید را بر زبان خود جاری سازد ، او فاصله فرش تا عرش را پیموده است ، فرش و عرش را به یکدیگر دوخته است .

و بعد در ادامه فرمود : اگر می خواهی عرش پروردگار رحمان را جستجو کنی ، بدان قلب یک انسان مومن عرش پروردگار رحمان است‌‌.

اولین سوال کننده جواب سوال خود را گرفت و نشست .

        دوم

سائل دوم از گوشه‌ی دیگر مسجد برخاست ، پرسید :

یا علی ، به من بگو واجب کدام است ؟ واجب تر کدام است ؟

نزدیک کدام است ؟ نزدیک تر کدام است ؟

عجیب کدام است ؟ عجیب تر کدام است ؟

مشکل کدام است ؟ مشکل تر کدام است ؟

امیرالمومنین در پاسخ فرمود:

واجب ، ترک گناه است و واجب‌ تر از آن توبه‌ی از گناه است.

نزدیک ، قیامت است و نزدیک تر از آن مرگ است.

عجیب ، بی‌وفایی دنیاست و عجیب تر از آن دل بستن به این دنیای بی‌وفاست.

مشکل ، سرازیر قبر شدن است و مشکل تر از آن با دست خالی سرازیر قبر شدن است .

این سائل دوم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

        سوم

سائل سوم از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه برخاست. پرسید :

یا علی ، به من بگو من از کجا بفهمم خدا عبادت های مرا قبول کرد ؟

از کجا بفهمم خدا گناهان مرا آمرزیده است ؟

از کجا بفهمم خدا عبادت های مرا قبول نکرد و مردود اعلام شد ؟

از کجا بفهمم خدا گناهان مرا نیامرزید و در نامه ی عمل من ثبت شد ؟

 

امیرالمومنین فرمود:

اگر یک عبادتی انجام داده اید و بعد از آن عبادت ، خدا به شما توفیق داد عبادت دوم را انجام بدهید ، آن عبادت دوم دلیل بر آن است که خدا عبادت اول را از شما قبول کرد . چون عبادت اول تان را قبول کرد لذا به شما توفیق ورود به عبادت دوم را عنایت کرد.

اگر شما یک گناه و معصیتی مرتکب شدید ، منتهی بعد از آن گناه خدا به شما توفیق داد یک طاعت و عبادتی انجام داده اید ، این عبادت بعد از معصیت دلیل بر این است که خدا معصیت شما را آمرزیده است و مورد بخشش قرار داد لذا به شما توفیق داد که مرتکب طاعت و عبادتی‌‌ بشوید.

 

اگر اول یک طاعت و عبادتی انجام دادید ، بعد از آن عبادت مرتکب گناه و معصیتی شدید ، آن گناه ِ بعد از عبادت دلیل بر این است که خدا عبادت شما را قبول نکرد و مردود اعلام شد لذا مرتکب گناه شدید ، چون اگر عبادت ، عبادتِ مقبول بود می بایست شما را از گناه بازدارد . همین که بعد از عبادت معصیت کردید ، این معصیت دلیل بر این است که آن عبادت مقبول نبود.

اگر یک گناهی انجام دادید و بعد از آن مرتکب گناه دوم شدید ، آن گناه دوم دلیل بر آن است که خدا گناه اول تان را نیامرزید ، لذا مرتکب گناه دوم شدید. اگر مرتکب گناه سوم بشوید ، گناه سوم دلیل بر این است که خدا گناه دوم را بر شما نبخشید.

این سومین سائل هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

       چهارم

سائل چهارم از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه برخاست. پرسید :

یا علی ، بچه‌ای به دنیا آمد ، این بچه یک تن دارد با دو سر . آیا با داشتن این دو سر ، او یک نفر محسوب می شود و از پدر یک سهم ارث می‌برد یا دو نفر به حساب می آید و از پدر دو سهم ارث می برد ؟

امیرالمومنین فرمود : این دو سر را بخوابانید ، وقتی هر دو سر به خواب رفتند آنگاه آهسته ، سر اول را از خواب بیدار کنید . اگر همزمان با بیدار شدن سر اول ، سر دوم هم از خواب برخاست ، معلوم می‌شود او یک نفر به حساب می‌آید و از پدر یک سهم ارث می‌برد . اما اگر با بیدار نمودن سر اول ، دیدید که سر دوم همچنان در خواب است ، معلوم می‌شود او دو نفر محسوب می‌شود و از

پدر دو سهم ارث می‌برد .

سائل چهارم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

         پنجم

سائل پنجم از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه برخاست. پرسید :

یا علی ، دو مادر بر سر دو بچه با هم به دعوا افتادند . این دو بچه یکی پسر است و دیگری دختر . مادر اولی می‌گوید پسر مال من است ، دختر مال تو . مادر دوم می‌گوید نخیر ، پسر مال من است ، دختر مال تو . چگونه به دعوای این دو مادر خاتمه بدهیم ؟

امیرالمومنین فرمود : دو ظرف بردارید ، از شیر این دو مادر بدوشید ، شیر دوشیده شده را وزن کنید ، آن شیری که وزنش سنگین تر

است ، پسر مال اوست و آن شیری که وزنش سبک تر است ، دختر مال اوست .

این پنجمین سائل هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

          ششم

سائل ششم از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه برخاست. پرسید :

یا علی ، خدا در کتاب زبور داوود پیامبر وحی فرستاد که من چهار چیز را در چهار جا مخفی نمودم . به من بگو آن چهار چیز کدامند ؟

امیرالمومنین فرمود:

1 . خدا اولیای خود را در میان شما بندگان پنهان نمود پس هیچ بنده ای از بندگان خدا را کوچک مشمارید و او را مورد تحقیر قرار مدهید شاید او ولی ای از اولیای خدا باشد و شما ندانید.

2 . خدا رضا و خشنودی خود را در طاعت و عبادت شما بندگان پنهان کرد پس هیچ عبادتی را کوچک مشمارید و از آن صرف نظر نکنید شاید رضای خدا در همان عبادت کوچک شما نهفته باشد و شما ندانید.

3 . خدا خشم و غضب خود را در گناه و معصیت شما بندگان پنهان نمود ، پس هیچ معصیتی را کوچک مشمارید و آن را مرتکب نشوید شاید خشم خدا در همان معصیت کوچک شما نهفته باشد و شما ندانید .

توضیح بیشتر :

همانطور که می‌دانید گناهان دو دسته اند . (گناهان صغیره ، گناهان کبیره) حال می دانید در اسلام چند گناه و چند واجب وجود دارد ؟ در اسلام 1553 تا واجب و 1448 تا گناه داریم . (توضیح بیشتر در کتاب اثبات الهداة علامه شیخ حر عاملی)

شایسته‌ست زین پس گناهان را ساده نپنداریم ، شاید فردایی نباشد .

4 . خدا اجابت خود را در دعاهای شما بندگان پنهان کرد پس هیچ دعایی را کوچک مشمارید و از آن صرف نظر نکنید شاید اجابت خدا در همان دعای کوچک شما نهفته باشد و شما ندانید .

این ششمین سائل هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

          هفتم

سائل هفتم از جا برخاست. پرسید :

یا علی ، به من بگو الان جبرئیل امین در کجاست ؟

امیرالمومنین یک نگاه به آسمان کرد و یک نگاه به سمت راست و نگاه به سمت چپ و نگاه به پشت سر.

فرمود : تمام آفرینش را نگریستم ، جبرئیل را ندیدم . جبرئیل باید خودت باشی . ناگهان جمعیت دیدند این سوال کننده از وسط جمعیت خارج شد . فهمیدند او خود جبرئیل امین بود .

       هشتم

سائل هشتم از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه برخاست. پرسید :

یا علی ، اگر سگی با گوسفندی مقاربت کردند ، بچه ای متولد شد ، این بچه حکم سگ را دارد یا حکم گوسفند را ؟

فرمود : بروید ببینید این بچه علف می خورد یا استخوان می چرد ؟ اگر علف می خورد ، گوسفند است و اگر استخوان می چرد ، سگ است.

سائل بلند شد و گفت : یا علی ، گاهی می‌ بینیم علف می‌خورد ، گاهی استخوان می چرد .

فرمود : بروید ببینید آیا مانند گوسفند می‌نشیند یا مانند سگ ؟

سائل بلند شد و گفت : یا علی ، گاهی مانند گوسفند می‌نشیند و گاهی مانند سگ .

فرمود : بروید ببینید آیا مانند گوسفند آب می‌نوشد یا مانند سگ آب می خورد ؟

سائل باز هم گفت : گاهی مانند گوسفند آب می‌نوشد و گاهی هم مانند سگ آب می خورد .

فرمود : بروید ببینید آیا مانند گوسفند بول می‌کند یا مانند سگ ؟

سائل باز هم بلند شد و گفت : یا علی ، گاهی مانند گوسفند بول می‌کند و گاهی مانند سگ .

فرمود : بروید ببینید آیا در اول و وسط گله راه می رود یا آخر گله ؟ اگر اول و وسط گله راه می رود گوسفند است ، اگر آخر گله راه می رود سگ است.

سائل باز هم بلند شد و گفت : یا علی ، گاهی اول ، گاهی وسط ، گاهی هم آخر گله راه می رود .

فرمود : پس او را بکشید ، اگر شکمبه دارد ، گوسفند است و اگر شکمبه ندارد ، سگ است .

این سائل هم جواب سوال خود را گرفت و نشست.

توضیح بیشتر:

جناب جرج جرداق مسیحی در کتاب " امام علی صوت العدالة الانسانیة " می گوید : ای شیعیان ، افتخار کنید به چنین پیشوایی . کدام رهبر را در تاریخ بشر سراغ دارید ، در هر زمینه ای از او پرسیده باشند ، بی درنگ پاسخ داده باشد ؟

... ای روزگار ، تو را چه شده است ؟ ای کاش تمام ثروت ها و سرمایه های خود را بسیج می کردی تا در هر قرنی ، یک علی تحویل جامعه ی بشریت می‌دادی . کمبود جامعه ی بشری ما ، وجود یک پیشوایی به نام علی بن ابی طالب است .

و در پایان می گوید : می دانید چرا علی را در محراب عبادت سر شکافتند ؟ علی را از شدت عدالتش کشتند !!!! و او تنها پیشوای عادل تاریخ بشر است که از شدت عدلش کشته شد نه از شدت ظلمش .

           نهم

از مولا پرسیدند : چه کنیم تا مشکلات زندگی در نظر ما کوچک آید ؟

امیرالمومنین پنج نکته را در ارتباط با این سوال بیان فرمودند:

1 . هرگاه یک مصیبت و مشکلی در زندگی شما پدید آمد ، شما مشکل بزرگتر از آن را در ذهن خودتان مجسم کنید و به خود بگویید اگر به جای این مشکل وارده ، آن مشکل بزرگتر بر سر من فرود می آمد ، چه می‌شد؟ اگر مشکل بزرگتر را در ذهن مجسم کنید ، تحمل این مشکلی که بر سر شما وارد شد ، بر شما آسان خواهد شد .

توضیح بیشتر:

مثلا اگر خدایی نکرده در یک حادثه ای دست کسی شکست ، این شکسته شدن دست را اگر بخواهیم تحمل کنیم ، در ذهن مان تجسم کنیم که اگر در این حادثه علاوه بر دست من ، پا و سر و گردن و کمرم می شکست ، چه می‌شد؟ وقتی آن مصیبت بزرگ تر را در ذهن مجسم کردید ، این مصیبت وارده تحملش آسان خواهد شد .

2 . رنج یک مصیبت را بر گذر زمان پخش کنید ، تقسیم و توزیع کنید .

توضیح بیشتر:

پخش نمودن رنج یک مصیبت بر گذر زمان معنایش چیست ؟

به این معنی ست که غم و غصه های دیروز زندگی تان ، برای دیروز بود ، تمام شد و رفت! غم و غصه های فردا هم برای فرداست که هنوز نیامده ، و اصلا معلوم نیست شمافردایی داشته باشید یا نه ، پس برای امروز شما ، غم و غصه های همین امروز کافی ست .

3 . باور کنید که رنج و غم و مشکل زندگی پایان پذیر است . هیچ غم و غصه ای برای همیشه در زندگی شما باقی نمی‌ماند . هرمشکلی یک مدت زمانی دارد . تا یک مدتی در زندگی شما می ماند ، ماموریت خود را به انجام می رساند ، به اهداف خودش دست پیدا می‌کند و بعد زندگی شما را ترک خواهد گفت . مشکلات پایان پذیر است .

 

4 . آنچه بود و رفت ، مثل آن که نبود .

توضیح بیشتر:

خیلی وقتها غصه های ما بابت چیزهایی ست که به دست آوردیم ، بعد از دست ما رفت و می‌نشینیم و غصه می‌خوریم . مولا

می‌فرمایند این هم غصه خوردن ندارد ، چون آنچه بود و رفت ، مثل اینکه از اول آن را نداشتید ، خلاص !!

5 . آنچه به دست نیامد ، مثل آن که بود و رفت .

توضیح بیشتر:

خیلی وقت ها غم و غصه های ما بابت چیزهایی ست که سعی کردیم آن را به دست بیاوریم ، ولی به دست نیامد . می نشینیم و غصه اش را می خوریم . این هم غصه خوردن ندارد چون آنچه به دست نیامد ، مثل آن که بود و رفت .

سوال کننده نهم هم ، جواب سوال خود را گرفت و نشست .

            دهم

سائل دهم از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه بلند شد و پرسید :

یا علی ، غذای روح انسان کدام است ؟

امیرالمومنین فرمود : سه چیز است ؛

1 . ذکری که از زبان تان عبور نماید و به قلب شما راه پیدا کند.

2 . توبه ای که نصوح باشد یعنی انسان دیگر به آن گناه بازگشت ننماید.

3 . موعظه ای که بر جان بنشیند و قلب آدم را زیر و رو کند .

سائل دهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

           یازدهم

سائل یازدهم از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه بلند شد. پرسید :

یا علی ، به من بگو خداوند چند قوه در وجود انسان قرار داد ؟ قوای وجودی انسان کدامند ؟

امیرالمومنین فرمود : چهار قوه ؛

1 . قوه‌ی عاقله ، که بزرگترین سرمایه ای ست که خدا در اختیار بشر قرار داد.

2 . قوه‌ی حافظه ، که سبب می‌شود آنچه را فرا می‌گیرید ، در ذهن و دلتان حفظ شود . اگر خدا این قوه‌ی حافظه را به شما نمی‌داد

شما اسم تان را فراموش می‌کردید ، آدرس خانه تان از یادتان می رفت و راه را گم می‌کردید .

3 . قوه‌ی عاطفه ، خدا این سرمایه را به ما داده که به کمک این سرمایه آنچه را برای خود می خواهیم ، برای دیگران هم بخواهیم و

آنچه را برای خود نمی پسندیم ، برای دیگران هم نپسندیم و به دیگران مهر بورزیم.

4 . قوه‌ی وجدان ، امکان ندارد انسان فرمان وجدان را زیر پا بگذارد مگر اینکه گرفتار تلخی عذاب وجدان خواهد شد .

این سوال کننده یازدهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

        دوازدهم

سائل دوازدهم پرسید:

کدام جاندار بود که از شکم جاندار دیگر بیرون آمد در حالی که بین آنها نسبت و نسبی نبود ؟

امیرالمومنین فرمود : حضرت یونس پیامبر که از شکم ماهی بیرون آمد ، در حالی که هیچ نسبتی بین او و ماهی وجود نداشت .

توضیح بیشتر :

حضرت یونس پیامبر وقتی از قوم خودش گریخت ، آمد کنار دریا و سوار کشتی شد . دیدند یونس پیامبر مشغول ذکر و تسبیح خداست . این کشتی با نهنگی مواجه شد ، بین آدمهای داخل کشتی قرعه انداختند ، قرعه به نام یونس پیامبر افتاد .

یونس را از کشتی به دریا انداختند ، باز هم دیدند او مشغول ذکر و تسبیح خداست . وقتی در دهان نهنگ قرار گرفت ، باز هم مشغول ذکر و تسبیح خدا بود . از دهان نهنگ در شکم نهنگ فرو رفت ، باز هم مشغول ذکر و تسبیح خدا بود . وقتی خدا اراده کرد و او را از تاریکستان شکم نهنگ به ساحل نجات بیافکند ، باز هم دیدند او در حال ذکر و تسبیح خداست.

یعنی در همه حال ، به یک حال بود.

حالات گوناگون زندگی تغییرش نداده بود . چه در داخل کشتی ، چه در دل دریا ، چه در دهان نهنگ ، چه در شکم نهنگ ، چه در ساحل نجات ...

سوال کننده دوازدهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

           سیزدهم

سائل سیزدهم برخاست و پرسید :

یا علی ، من سه سوال از محضر شما دارم ؛

1 . کدام کوه بود که یک بار از جای خود کوچ نمود ؟

2 . کدام درخت بود که صد سال راه سایه‌ی آن طول دارد ؟

3 . کدام درخت است که بدون آبیاری روییده شد ؟

امیرالمومنین فرمود:

1 . اما آن کوهی که یک بار از جای خود کوچ نمود ، کوه طور است که قرآن کریم می فرماید:

وَإِذ نَتَقْنَا الْجَبَلَ ... (سوره مبارکه اعراف ، آیه شریفه 171)

2 . اما آن درختی که صد سال راه سایه او طول دارد ، درخت طوبی در بهشت است که در تمام قصرهای بهشت شاخه ای از آن آویزان است ، همانطوری که قرص آفتاب در تمامی خانه ها ، شعاع او می تابد.

3 . اما آن درختی که بدون آبیاری روییده شد ، درختی بود که برای یونس پیامبر رویانده شد که قرآن کریم می فرماید:

وَأَنبَتْنَا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِّن یَقْطِینٍ (سوره مبارکه صافات، آیه شریفه 146)

سوال کننده سیزدهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

           چهاردهم

سائل چهاردهم برخاست و از امیرالمومنین پرسید:

یا علی ، ما در زندگی چگونه به جنگ با سختی ها برویم ؟

امیرالمومنین فرمود:

به مشکلات زندگی تان زمان بدهید تا با گذشت زمان ، مشکل برطرف شود.

شرایط بدتر را در نظر بگیرید تا تحمل آن شرایط موجود بر شما آسان شود.

دیگران را شاد کنید ، غم را از دل دیگران بربایید تا خداوند نیز غم را از دل شما برباید و مشکل شما را حل کند.

محرم رازی داشته باشید و مشکلات تان را با او در میان بگذارید تا تسکین پیدا کنید.

به نقطه های مثبت و زیبای زندگی خود بیاندیشید .

این سوال کننده هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

       پانزدهم

سائل پانزدهم برخاست و پرسید:

یا علی ، آن پدیده چه بود که زنده اش ، می آشامید و مرده اش هم می خورد ؟

امیرالمومنین فرمود : عصای موسی ؛

موقعی که شاخه ای بر روی درخت بود ، می آشامید و موقعی که عصا شد ، سحر ساحران را بلعید و خورد .

این سوال کننده هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

            شانزدهم

سائل بعدی از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه برخاست و پرسید:

یا علی ، اول درختی که روی زمین روییده ، کدام درخت بود ؟

اول چشمه ای که روی زمین جاری شد ، کدام چشمه بود ؟

اول سنگی که بر روی زمین قرار گرفت ، کدام سنگ بود ؟

امیرالمومنین فرمود:

اول درخت ، خرما بود که حضرت آدم آن را با خود از بهشت به زمین آورد و آن را کاشت و تمام خرماهای عالم از آن اول درخت عالم پدید آمد.

اما اول چشمه ای که بر روی زمین جاری شد ، آب حیات بود که هرکس آن را بیاشامد ، زنده خواهد ماند ، چنانکه خضر پیامبر آن را نوشید و زنده باقی ماند.

و اول سنگی که بر روی زمین قرار گرفت ، سنگ حجرالاسود بود که حضرت آدم آن را از بهشت به دنیا آورد و بر آن زاویه‌ی خانه‌ی کعبه نصب کرد ، ابتدا از برف سفیدتر بود ، بعد در اثر حسرت دست زدن کفار و مشرکین به آن ، سیاه شد . (لذا به آن می گویند حجرالاسود ، سنگ سیاه)

سوال کننده شانزدهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

            هفدهم

سائل هفدهم از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه برخاست و پرسید :

یا علی ، زهد را در یک جمله برای من تعریف کن .

امیرالمومنین فرمود : خدا در یک جمله‌ی قرآن زهد را به زیبایی تعریف فرمود :

لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ (سوره مبارکه حدید ، آیه شریفه 23)

زاهد کسی ست که آنچه از خوشی های زندگی نصیب او می شود ، خود را نبازد و آنچه از ناخوشی ها نصیب او می شود ، به ناله و زاری نیفتد .

این سوال کننده هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

           هجدهم

سائل بعدی برخاست و پرسید:

یا علی ، کدام عبادت است که هم انجام دادن آن عقوبت دارد و هم ترک آن ؟

امیرالمومنین فرمود : نماز خواندن انسان مست ، انجام این نماز عقوبت دارد چون در حالت مستی نماز گزاشت ، ترک آن هم عقوبت دارد چون نماز را ترک نموده است .

سوال کننده هجدهم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست .

         نوزدهم

سائل نوزدهم از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه برخاست و پرسید :

یا علی ، تفاوت انسان با سایر موجودات در چیست ؟

امیرالمومنین فرمود : انسان تنها موجودی‌ست که در زمین زندگی می‌کند ولی موجودی آسمانی‌ست . ( ماهیتی آسمانی دارد )

توضیح بیشتر :

انسان درخت واژگونه‌ایست که ریشه در آسمان دارد ...

وَفِی السَّمَاء رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ

یاعلی مدد

ده قانون کلی برای زندگی

قانون یکم
به شما جسمی داده شده. چه جسمتان را دوست داشته یا از آن متنفر باشید، باید بدانید که در طول زندگی در دنیای خاکی با شماست.

قانون دوم

در مدرسه‌ای غیر رسمی و تمام وقت نام‌نویسی کرده‌اید که “زندگی” نام دارد. در این مدرسه هر روز فرصت یادگیری دروس را دارید. چه این درس‌ها را دوست داشته باشید چه از آن بدتان بیاید، پس بهتر است به عنوان بخشی از برنامه آموزشی برایشان طرح‌ریزی کنید.

قانون سوم

اشتباه وجود ندارد، تنها درس است. رشد فرآیند آزمایش است، یک سلسله دادرسی، خطا و پیروزی‌های گهگاهی، آزمایش‌های ناکام نیز به همان اندازه آزمایش‌های موفق بخشی از فرآیند رشد هستند.

قانون چهارم

درس آنقدر تکرار می‌شود تا آموخته شود. درس‌ها در اشکال مختلف آنقدر تکرار می‌شوند، تا آنها را بیاموزید. وقتی آموختید می‌توانید درس بعدی را شروع کنید، بنابراین بهتر است زودتر درس‌هایتان را بیاموزید.

قانون پنجم

آموختن پایان ندارد. هیچ بخشی از زندگی نیست که در آن درسی نباشد. اگر زنده هستید درس‌هایتان را نیز باید بیاموزید.

قانون ششم

قضاوت نکنید، غیبت نکنید، ادعا نکنید، سرزنش نکنید، تحقیر و مسخره نکنید، وگرنه سرتان می آید. خداوند شما را در همان شرایط قرار می‌دهد تا ببیند شما چکار می‌کنید.

قانون هفتم

دیگران فقط آینه شما هستند. نمی‌توانید از چیزی در دیگران خوشتان بیاید یا بدتان بیاید، مگر آنکه منعکس کننده چیزی باشد که درباره خودتان می‌پسندید یا از آن بدتان می‌آید.

قانون هشتم

انتخاب چگونه زندگی کردن با شماست. همه ابزار و منابع مورد نیاز را در اختیار دارید، این که با آنها چه می‌کنید، بستگی به خودتان دارد.

قانون نهم

جواب‌هایتان در وجود خودتان است. تنها کاری که باید بکنید این است که نگاه کنید، گوش بدهید و اعتماد کنید.

قانون دهم

خیرخواه همه باشید تا به شما نیز خیر برسد.

نوروز سال 1392 مبارک باد ...

عطر نرگس ، رقص باد٬

نغمهٔ شوق پرستوهای شاد٬

خلوت گرم کبوترهای مست٬

نرم نرمک می‌رسد اینک بهار٬

خوش به‌حال روزگار٬خوش به‌حال روزگار ... فریدون مشیری

پیشاپیش فرا رسیدن نوروز سال 1392 را به همه شما بازدید کنندگان وبلاگ تبریک عرض نموده و از خداوند متعال آرزوی سلامتی برای همه شما دارم .

بد نیست بدانید که ...

-یک سوسک حمام می تواند ۹ روز بدون سر زندگی کند تا اینکه از گرسنگی بمیرد.
-
یک کوروکودیل نمی تواند زبانش را بیرون بیاورد.
-
حلزون می تواند ۳ سال بخوابد.
-
به طور میانگین مردم از عنکبوت بیشتر می ترسند تا از مرگ.
-
اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند این صف به خاطر سرعت تولید مثل هیچ وقت تمام نخواهد شد.
-
خطوط هوایی آمریکا با کم کردن فقط یک زیتون از سالاد هر مسافر توانست در سال ۴۰۰۰ دلار صرفه جویی کند.
-
ملت آمریکا به طور میانگین روزانه ۷۳۰۰۰ مترمربع پیتزا می خورند.
-
چشم های شترمرغ از مغزش بزرگتر است.
-
کوبیدن سر به دیوار ۱۵۰ کالری در ساعت مصرف می کند.
-
پروانه ها با پاهایشان می چشند.
-
سگ ها کمتر از ۱۰ صدا با حنجره خود تولید می کنند درحالی که گربه ها می توانند بیش از صدصدا تولید کنند.
-
دوئل کردن در پاراگوئه آزاد است به شرطی که طرفین خون خود را بر گردن بگیرند.
-
فیل ها تنها حیواناتی هستند که نمی توانند بپرند.
-
هر بار که یک تمبر را می لیسید ۱/۱۰ کالری انرژی مصرف می کنید.
-
فوریه ۱۸۶۵ تنها زمانی بود که ماه کامل نشد.
I am
انگلیسی کوتاه ترین جمله کامل در زبان است.
-
تمامی خرس های قطبی چپ دست هستند.
-
اگر یک ماهی قرمز را در یک اتاق تاریک قرار دهید کم کم رنگش سفید می شود.
-
اگر به طور مداوم ۸ سال، ۷ ماه و ۶ روز فریاد بزنید انرژی صوتی که مصرف کرده اید می تواند گرمای لازم برای یک فنجان قهوه را تولید کند.
-
در مصر باستان افراد روحانی تمام موهای بدن خود را می کندند حتی ابروها و مژه ها را.
-
کوتاه ترین جنگ در تاریخ، در سال ۱۸۹۰ بین زانزیبار و انگلستان رخ داد که ۳۸ دقیقه طول کشید.
-
در ۴۰۰۰ سال گذشته، هیچ حیوان جدیدی رام نشده است.
-
هیچ وقت نمی توانی با چشمان باز عطسه کنی.
-
چشم های ما از بدو تولد همین اندازه بوده اند، اما رشد دماغ و گوش ما هیچ وقت متوقف نمی شود.
-
هر تکه کاغذ رانمی توان بیش از ۹ بار تا کرد.
-
در هرم خئوپوس در مصر که ۲۶۰۰ سال قبل از میلاد ساخته شده است، به اندازه ای سنگ به کار رفته که می توان با آن دیوار آجری به ارتفاع ۵۰ سانتی متر دور دنیا ساخت.
-
اگر تمامی رگ های خونی را در یک خط بگذاریم تقریبا ۹۷۰۰۰ کیلومتر می شود.
-
وقتی مگس بر روی یک میله فولادی می نشیند، میله فولادی به اندازه دو میلیونیم میلیمتر خم می شود.
-
آمریکا تا ۵۰ میلیون سال دیگر دو نیم خواهد شد.
-
عدد ۲۵۲۰ را می توان بر اعداد ۱ تا ۱۰ تقسیم کرد بدون آنکه خارج قسمت کسری داشته باشد.
-
شتر تنها حیوانی است که نمی تواند شنا کند.
-
شیشه در ظاهر جامد است ولی در واقع مایعی است که خیلی کند حرکت می کند.
-
در تلویزیون در هر ثانیه بیش از ۵۰۰ بیلیون بیلیون الکترون به صفحه برخورد می کند و تصویری را که شما تماشا می کنید به وجود می آورد.
-
شانس شبیه بودن دو اثر انگشت یک به ۶۴ میلیارد است.
-
یک لیتر سرکه در زمستان سنگین تراز تابستان است.
-
قد انسان تا ۲۰، ۲۵ سالگی و گاهی تا ۴۰ سالگی بلند می شود. بعد از آن قد انسان هر دو سال حدود ۶ میلی متر کوتاهتر می شود.
-
فقط با از دست دادن یک درصد از آب بدن احساس تشنگی می کنیم.
-
انسان روزانه یک لیتر بزاق دهان تولید می کند.
-
چیتا یا یوزپلنگ سریع ترین حیوان خشکی است او در عرض ۳ ثانیه ۱۰۰ کیلومتر در ساعت سرعت می گیرد رکوردی که حتی سریع ترین خودرو هم نتوانسته بشکند.
-
کرم های ابریشم در ۵۶ روز ۸۶ هزار برابر وزن خود غذا می خورند.
-
تنها قسمت بدن که خون ندارد قرنیه چشم است.

من ، تو ، او ...

*من به مدرسه میرفتم تا درس بخوانم*
*تو به مدرسه میرفتی به تو گفته بودند باید دکتر شوی*
*او هم به مدرسه میرفت اما نمی دانست چرا*

*من پول تو جیبی ام را هفتگی از پدرم میگرفتم*
*تو پول تو جیبی نمی گرفتی همیشه پول در خانه ی شما دم دست بود*
*او هر روز بعد از مدرسه کنار خیابان آدامس میفروخت*

*معلم گفته بود انشا بنویسید*
*موضوع این بود علم بهتر است یا ثروت*

*من نوشته بودم علم بهتر است*
*مادرم می گفت با علم می توان به ثروت رسید*
*تو نوشته بودی علم بهتر است*
*شاید پدرت گفته بود تو از ثروت بی نیازی*
*او اما انشا ننوشته بود برگه ی او سفید بود*
*خودکارش روز قبل تمام شده بود*

*معلم آن روز او را تنبیه کرد*
*بقیه بچه ها به او خندیدند*
*آن روز او برای تمام نداشته هایش گریه کرد*
*هیچ کس نفهمید که او چقدر احساس حقارت کرد*
*خوب معلم نمی دانست او پول خرید یک خودکار را نداشته*
*شاید معلم هم نمی دانست ثروت وعلم گاهی به هم گره می خورند*
*گاهی نمی شود بی ثروت از علم چیزی نوشت*

*من در خانه ای بزرگ می شدم که بهار  توی حیاطش بوی پیچ امین الدوله می آمد*
*تو در خانه ای بزرگ می شدی که شب ها در آن بوی دسته گل هایی می پیچید که پدرت
برای مادرت می خرید*
*او اما در خانه ای بزرگ می شد که در و دیوارش بوی سیگار و تریاکی را می داد
که پدرش می کشید*

*سال های آخر دبیرستان بود*
*باید آماده می شدیم برای ساختن آینده*

*من باید بیشتر درس می خواندم دنبال کلاس های تقویتی بودم*
*تو تحصیل در دانشگا های خارج از کشور برایت آینده ی بهتری را رقم می زد*
*او اما نه انگیزه داشت نه پول درس را رها کرد دنبال کار می گشت*

*روزنا مه چاپ شده بود*
*هر کس دنبال چیزی در روزنامه می گشت*

*من رفتم روزنامه بخرم که اسمم را در صفحه ی قبولی های کنکور جستجو کنم*
*تو رفتی روزنامه بخری تا دنبال آگهی اعزام دانشجو به خارج از کشور بگردی*
*او اما نامش در روزنامه بود روز قبل در یک نزاع خیابانی کسی را کشته بود*

*من آن روز خوشحال تر از آن بودم که بخواهم به این فکر کنم که کسی کسی را کشته
است*
*تو آن روز هم مثل همیشه بعد از دیدن عکس های روزنامه آن را به کناری
انداختی*
*او اما آنجا بود در بین صفحات روزنامه*
*برای اولین بار بود در زندگی اش که این همه به او توجه شده بود** !!!!*

*چند سال گذشت*
*وقت گرفتن نتایج بود*

*من منتظر گرفتن مدارک دانشگاهی ام بودم*
*تو می خواستی با مدرک پزشکی ات برگردی همان آرزوی دیرینه ی پدرت*
*او اما هر روز منتظر شنیدن صدور حکم اعدامش بود*

*وقت قضاوت بود*
*جامعه ی ما همیشه قضاوت می کند*

*من خوشحال بودم که که مرا تحسین می کنند*
*تو به خود می بالیدی که جامعه ات به تو افتخار می کند*
*او شرمسار بود که سرزنش و نفرینش می کنند*

*زندگی ادامه دارد*
*هیچ وقت پایان نمی گیرد*

*من موفقم من میگویم نتیجه ی تلاش خودم است**!!!*
*تو خیلی موفقی تو میگویی نتیجه ی پشت کار خودت است**!!!*
*او اما زیر مشتی خاک است مردم گفتند مقصر خودش است** !!!!*

*من , تو , او*
*هیچگاه در کنار هم نبودیم*
*هیچگاه یکدیگر را نشناختیم*

*اما من و تو اگر به جای او بودیم*
*آخر داستان چگونه بود ؟؟؟*

*هر روز از کنار مردمانی می گذریم که یا من اند یا تو و یا او*
*و به راستی نه موفقیت های من به تمامی از آن من است و نه تقصیرهای او همگی از
آن او